در سال جاری پس از تشدید مناقشه قره باغ که توجه محافل سیاسی و مراکز
تحلیلی جهان بخصوص منطقه را به مسائل مرتبط با آن به ویژه آذربایجان و
ارمنستان معطوف کرد، ناآرامیهای اخیر ارمنستان نیز دیگربار این کشور را
خبرساز کرد. این ناآرامی ها از صبح روز 17جولای با تصرف یک مرکز پلیس توسط
یکی گروه مسلحانه در ایروان کلید خورد و به دنبال آن اعتراضهای همگانی
صورت گرفت. مطلب زیر، که پس از این تحولات در سایت شورای بینالملل روسیه
(ریاک) منتشر شد، نوشته میکائیل زٌلیان، دانشیار دانشگاه دولتی زبانشناسی،
دانشگاه اسلاوی روسیه –ارمنستان ایروان، از پژوهشگران مرکز تحلیلی «مرکز
تحقیقات منطقهای» ایروان است که به شرح واقعه و بررسی مسائل مرتبط با آن
پرداخته است.
جنون دلیران؛ چرا حادثه مسلحانه موجب تحریک بحران سیاسی در ارمنستان شد؟
در ارمنستان نزدیک به دو هفته بحران داخلی ادامه داشت، بحرانی که از اشغال ساختمان خدمات گشت پلیس در منطقه اِرِبونی ایروان توسط گروه مسلح «ساسنا تسرر» در اولین ساعات روز 17 جولای 2016 آغاز شد. در جریان اشغال این ساختمان به پلیس تیراندازی شد و در پی آنیک افسر ارشد پلیس کشته و چندین نفر از هر دو طرف زخمی شدند. از سوی این گروه مسلح همچنین بیانیهای از طریق شبکههای اجتماعی منتشر شد که از مردم میخواست برای حمایت از «قیام» و مطالبه استعفای رئیس جمهور و آزادی زندانیان سیاسی به خیابانها بریزند. ژیرایر سفیلیان یکی از نظامیان مشهور جنگ قرهباغ و رهبر جنبش «مجلس موسسان» از جمله اعضای این گروه است که ماه گذشته به اتهام کودتای مسلحانه دستگیر شد. در این حادثه هشت نفر از جمله دو افسر ارشد پلیس گروگان گرفته شدند. با این حال در طول یک هفته همه گروگانها در ازای دسترسی و اجازه روزنامهنگاران به اعضای گروه آزاد شدند. به موازات این جریان، اعتراضات همگانی در ایروان برای استعفای سرژ سرکسیان آغاز شد. این اعتراضات در اصل، ماهیت مسالمتآمیزی داشت، اما در فواصل معین به درگیری با پلیس کشیده شد.
اینها چه کسانی هستند؟
نام گروه مسلحانه «ساسنا تسرر» دلیران یا دلاوران ساسونی ترجمه میشود (همچنین این نام را میتوان «دیوانگان یا مجنونان ساسونی» ترجمه کرد، چراکه «تسرر» در این ترکیب دربردارنده معانی«دلیر» و «دیوانه» است). «دیوید ساسونسکی» قهرمان حماسی ارمنی که برای هر ارمنی از زمان مدرسه نامی آشناست، کسی بود که با وجود برتری قوای دشمن و همچنین خیانت و بزدلی افراد همقبیله خود، در مقابل دشمنان قدرتمند ایستادگی کرد و پیروز شد.
جنبش «مجلس موسسان» که شامل بسیاری از اعضای گروههای مسلح میشود، در لفاظیهای سیاسی خود انتقاد به نابرابری اجتماعی، اتهام دولت و مقامات دولتی به فساد، مطالبه تغییر دموکراتیک وموضع قاطعانه نسبت به مسئله قره باغ را درآمیخته است. در حقیقت، این جنبش را نمیتوان نه طرفدار روسیه و نه طرفدار غرب به شمار آورد؛ زیرا در این جنبش سعی بر این بوده که در رابطه با مسئله روسیه و غرب مداخلهای صورت نگیرد. اولویتهای این جنبش به طور مشخص حذف دولت «ضد مردمی» و ممانعت از سازش در موضوع قره باغ است. اعضای جنبش حضور در انتخاباتی که به عقیده آنها، توسط دولت در آن تقلب میشود را بیمعنی میدانند؛ با این حال، آنها تا همین اواخر طرفدار روشهای مبارزه صلحآمیزهمچون نافرمانی مدنی و اعتراضات خیابانی مسالمتآمیز بودهاند.
اینها تروریست هستند یا قهرمان؟
از واکنش دولت چنین برمیآید، که این جریان مقامات دولتی را غافلگیرکرده است. علاوه بر این، اقدامات دولت برای مقابله با این رویداد نیز تا حد زیادی موجب تحریک و تشدید بیشتر این جریان شد. در اولین ساعات پس ازآغاز این حادثه در 17 جولای 2016، چند شرکت ارائهدهنده خدمات اینترنتی برای چند ساعت فیسبوک و توییتر را قطع کردند. البته فعالیت شبکههای اجتماعی به سرعت برقرار شد، زیرا ظاهراً مقامات دولتی متوجه شدند که قطع شبکههای اجتماعی میتواند اثر معکوسی داشته باشد. با این حال در همان روز، نیروهای دولتی افرادی را در خیابانهای ایروان بهویژه در میدان آزادی بازداشت کردند تا مانع از برگزاری میتینگ و تظاهرات شوند، ضمن آنکه اغلب، مردم عادی هم در بین بازداشتشدگان به صورت کاملاً اتفاقی بودند.
همانطور که انتظار میرفت، نتیجه این اقدام، به صورت یک رویارویی و تقابل آشکار درآمد. اگر در روز اول رویارویی در ایروان آرام بود، در روز دوم میتینگی در مرکز شهر برگزار شد که شرکتکنندگان آن برای محاصره مرکز خدمات گشت پلیس به سمت منطقه اربرونی حرکت کردند. اگرچه تظاهر کنندگان در مجاورت ساختمان پلیس درگیری و زد وخوردی با پلیس نداشتند، اما توقیف و بازداشتهای دستهجمعی جدیدی صورت گرفت. بلافاصله ناآرامیها به منطقه مجاور یعنی منطقه «ساری تاخ» هم کشیده شد و در این منطقه نیز میان قوای پلیسی که منطقه را محاصره کرده بودند و ساکنان محلی درگیری روی داد. عکسها و فیلمهای این درگیری یادآور صحنههای «بهار عربی» است که بلافاصله از طریق شبکههای اجتماعی منتشر شد و طبیعتاً تنها بر شدت تشنج و وخامت اوضاع افزود.
شاید واکنش افکار عمومی برای دولت بسیار ناخوشایند بوده است. درکل در ایروان اعتراضات خیابانی، پدیدهی بسیار شایعی است؛ با این حال، تا قبل از وقایع و پیشامدهای اخیر، جامعه ارمنستان نسبت به بروز هرگونه خشونتی از جمله علیه مقامات دولتی بسیار ناسازگار بوده است. از این رو، به احتمال زیاد برای دولت این موضوع که در اربرونی اقدامات شورشیان نه تنها محکومیت صریح مردم را درپی نداشت، بلکه برعکس انگیزهای برای موج جدید روحیات ضددولتی شد، یک شگفتی ناخوشایند بوده است. در واقع، این دیدگاه رایج شدکه روش گروههای مسلحانه غیرقابل قبول، اما اصولاً مطالبات آنها قابل توجیه است. همچنین، تعدادی از احزاب، تشکیلات اجتماعی و همچنین افراد مشهور از دولت خواستند تا از توسل به زور خودداری کند و به روش مسالمتآمیز اوضاع را سروسامان دهد.
چه کسی مقصر است و چه باید کرد؟
این روحیات به قدری قوی بود که دولت مجبور شد آنها را در اقدامات و بیانیههای عمومی خود درنظرگیرد. افراد تراز اول کشور و اعضای حزب جمهوریخواه حاکم طی 5 روز اول آغاز این رویارویی، از هرگونه اظهارنظری خودداری کردند. تنها در 22 جولای 2016 سرژ سرکسیان رئیس جمهور ارمنستان درباره این وضعیت اظهار داشت که نباید مسائل را با زور حل کرد. اگرچه برخی از رسانههای حامی دولت این گروه را تروریست مینامند، با این حال به طور کاملاً مشخصی رئیس جمهور در ارتباط با این گروه مسلحانه از واژه تروریست استفاده نکرد.
گفتنی است، پشتیبانی لِوُن تر-پتروسیان، اولین رئیس جمهور ارمنستان و یکی از بانفوذترین رهبران اپوزوسیون از دولت حاکم نسبتاً غیر منتظره بود. وی از ژیرایر سفیلیان و طرفدارانش خواست تا به نتایج اقداماتشان برای نظام دولتی ارمنستان، با درنظرگرفتن ضرورت تأمین امنیت قرهباغ و ساماندهی به اوضاع آن بیاندیشند. نیکلای پاشینیان، مخالف مشهور و نماینده مجلس نیز در سخنرانی خود در میتینگ اربرونی خواستار شروع یک جنبش مسالمتآمیز برای استعفای سرژ سرکسیان شد. به علاوه، پاشینیان، سرکسیان را به سازش یکجانبه در موضوع قرهباغ و پتروسیان را به پشتیبانی از این سازش و امتیازدهی متهم نمود. همچنین حزب «وحدت» که حزب متبوع وارتان اُسکانیان، وزیر امور خارجه اسبق ارمنستان و یکی از متحدان اصلی روبرت کوچاریان دومین رئیس جمهور ارمنستان است، اقدامات دولت را مورد انتقاد قرار داد (البته خود کوچاریان تاکنون موضعی در این باره نگرفته است). با این حال، اعضای گروه مسلحانه به سرعت انفصال خود را از پاشینیان و دیگر سیاستمداران اعلام کردند و اظهار داشتند که هیچ کسی حق ندارد از طرف خود حرفی بزند. لذا در این جریان اعتراضات همگانی عملاً فاقد رهبران مشخصی بود که همین امر، بر پیچیدگی اوضاع میافزود.
چرا حالا؟
به خصوص چرا حالا چنین وضع انفجارآمیزی در ارمنستان روی داده است؟ مسائل در اینجا سالهاست که روی هم انباشته شدهاند، اما طی ماههای اخیر دو واقعه روی داده که موجب پیچیدگی بیشتر اوضاع شده است؛ یکی همهپرسی قانون اساسی در ماه دسامبر و دیگری وخامت اوضاع قرهباغ در ماه آوریل.
همهپرسی دسامبر که در نتیجهی آن ارمنستان از یک نظام جمهوری ریاستی به جمهوری پارلمانی تغییر یافت، توسط بسیاری از افراد در ارمنستان، به عنوان آمادهسازی بستری برای باقیماندن سرژ سرکسیان بر مسند قدرت پس از پایان دور دوم ریاست جمهوری تلقی شده است. البته، در فضای پساشوروی چنین زدوبندهایی موجب شگفتی کسی نمیشود، با این حال بدیهی است که آن منابعی که همتایان سرژ سرکسیان در کشورهای مستقل مشترکالمنافع برای حفظ قدرت در اختیار دارندبرای وی ناکافی است. برای مثال، برخلاف الکساندر لوکاشنکو، بسیاردشوار است که سرژ سرکسیان را رهبری کاریزماتیک نامید. ارمنستان فاقد منابع هیدروکربنی است، در حالیکه برخی از رهبران آسیای مرکزی به خاطر برخورداری از این موهبت، وفاداری مردم را نسبت به حکومت خود تضمین میکنند. در ارمنستان تهدید افراطگرایی اسلامی هم وجود ندارد، مسئلهای که رهبران دیگر کشورها به این بهانه اتباع خود و جامعه بینالمللی را میترسانند. افزون بر این، اگرچه ارمنستان از فروریختگی شدید اقتصاد در امان مانده است، با این حال، وضعیت اجتماعی –اقتصادی کشور همچنان آهسته اما پیوسته وخیمتر میشود و صدها هزار نفر از ارامنه مشکلات اجتماعی و اقتصادی خود را با مهاجرت نیروی کار به روسیه حل میکنند.
تا همین اواخر یکی از عوامل مهم مشروعیت دولت فعلی، موضوع قره باغ بوده است. برای مخالفان دولت دشوار بود که با این استدلال مقامهای دولتی که با وجود همه مشکلات داخلی کشور، درکل موضوع قرهباغ برای ارمنستان وضعیت مطلوبی داشت و هرگونه تغییر و تحول ناگهانی میتوانست به خسارتهایی در این موضوع بیانجامد، مخالفت نمایند. با این حال، از این لحاظ، در رابطه با وقایع آوریل تغییرات بسیاری روی داده است. جنگِ به اصطلاح «چهار روزه» قرهباغ نشان داد که سطح بالای فساد و فقدان بودجه، تأمین امنیت در قرهباغ را تحت تأثیر قرار داده است. علاوه بر این، پس از وقایع ماه آوریل روند مذاکرات شدت یافت و صحبتهایی درباره عدم امکان حفظ وضع موجود و ضرورت سازش از سوی ارمنستان شنیده میشد. به احتمال قوی، بهخصوص گسترش شایعات مربوط به امتیازات احتمالی یکجانبه، تبدیل به جرقهای برای تحریک حوادث اخیر شد.
به هر حال، مذاکرات میان گروههای مسلحانه و دولت ادامه یافت. گزینه نظامی نیز برای حل مسئله خطر جدی در پی داشت، چرا که این گروه مخالف نیز به خوبی مسلح شده بود. علاوه بر این، در ترکیب این گروه افرادی وجود داشتند که از قهرمانان جنگ قرهباغ به حساب میآمدند و هم در میان نیروهای مسلح و هم به طورکلی در جامعه از احترام زیادی برخوردار بوده اند. برای همین، به احتمال زیاد تاکتیک دولت انتظار و دفعالوقتکردن خواهد بود، بهعلاوه در ادامه، اوضاع تحت کنترل در آمد؛ برخوردها و اعتراضها محدود شد، اما بسیاری از کسانی که از اقدام این گروه مسلحانه در شبکههای اجتماعی حمایت میکردند تعجیلی برای آمدن به خیابان و تظاهرات خیابانی ندارند.
با وجود این، هر اشتباهی از سوی دولت یا مخالفان آن کافی است تا اوضاع بار دیگر به صورت یک سناریوی غیرقابل پیشبینی درآید. حتی با فرض اینکه برای خروج از این وضعیت راه حل نسبتاً بی دردسر و راحتی هم پیدا شده باشد، برای مقامات ارمنی به مثابه زنگ خطر است؛ و اگر نتایج مناسبی برای بهبود وضعیت عاید نشود عواقب و پیامدهای تحولات آتی، ممکن است نه تنها برای ارمنستان که برای کل منطقه بسیار جدی باشد.
----------
نویسنده: میکائیل زٌلیان - دانشیار زبانشناسی دانشگاه اسلاوی روسیه –ارمنستان و پژوهشگر «مرکز تحقیقات منطقهای» ایروان
جنون دلیران؛ چرا حادثه مسلحانه موجب تحریک بحران سیاسی در ارمنستان شد؟
در ارمنستان نزدیک به دو هفته بحران داخلی ادامه داشت، بحرانی که از اشغال ساختمان خدمات گشت پلیس در منطقه اِرِبونی ایروان توسط گروه مسلح «ساسنا تسرر» در اولین ساعات روز 17 جولای 2016 آغاز شد. در جریان اشغال این ساختمان به پلیس تیراندازی شد و در پی آنیک افسر ارشد پلیس کشته و چندین نفر از هر دو طرف زخمی شدند. از سوی این گروه مسلح همچنین بیانیهای از طریق شبکههای اجتماعی منتشر شد که از مردم میخواست برای حمایت از «قیام» و مطالبه استعفای رئیس جمهور و آزادی زندانیان سیاسی به خیابانها بریزند. ژیرایر سفیلیان یکی از نظامیان مشهور جنگ قرهباغ و رهبر جنبش «مجلس موسسان» از جمله اعضای این گروه است که ماه گذشته به اتهام کودتای مسلحانه دستگیر شد. در این حادثه هشت نفر از جمله دو افسر ارشد پلیس گروگان گرفته شدند. با این حال در طول یک هفته همه گروگانها در ازای دسترسی و اجازه روزنامهنگاران به اعضای گروه آزاد شدند. به موازات این جریان، اعتراضات همگانی در ایروان برای استعفای سرژ سرکسیان آغاز شد. این اعتراضات در اصل، ماهیت مسالمتآمیزی داشت، اما در فواصل معین به درگیری با پلیس کشیده شد.
اینها چه کسانی هستند؟
نام گروه مسلحانه «ساسنا تسرر» دلیران یا دلاوران ساسونی ترجمه میشود (همچنین این نام را میتوان «دیوانگان یا مجنونان ساسونی» ترجمه کرد، چراکه «تسرر» در این ترکیب دربردارنده معانی«دلیر» و «دیوانه» است). «دیوید ساسونسکی» قهرمان حماسی ارمنی که برای هر ارمنی از زمان مدرسه نامی آشناست، کسی بود که با وجود برتری قوای دشمن و همچنین خیانت و بزدلی افراد همقبیله خود، در مقابل دشمنان قدرتمند ایستادگی کرد و پیروز شد.
جنبش «مجلس موسسان» که شامل بسیاری از اعضای گروههای مسلح میشود، در لفاظیهای سیاسی خود انتقاد به نابرابری اجتماعی، اتهام دولت و مقامات دولتی به فساد، مطالبه تغییر دموکراتیک وموضع قاطعانه نسبت به مسئله قره باغ را درآمیخته است. در حقیقت، این جنبش را نمیتوان نه طرفدار روسیه و نه طرفدار غرب به شمار آورد؛ زیرا در این جنبش سعی بر این بوده که در رابطه با مسئله روسیه و غرب مداخلهای صورت نگیرد. اولویتهای این جنبش به طور مشخص حذف دولت «ضد مردمی» و ممانعت از سازش در موضوع قره باغ است. اعضای جنبش حضور در انتخاباتی که به عقیده آنها، توسط دولت در آن تقلب میشود را بیمعنی میدانند؛ با این حال، آنها تا همین اواخر طرفدار روشهای مبارزه صلحآمیزهمچون نافرمانی مدنی و اعتراضات خیابانی مسالمتآمیز بودهاند.
اینها تروریست هستند یا قهرمان؟
از واکنش دولت چنین برمیآید، که این جریان مقامات دولتی را غافلگیرکرده است. علاوه بر این، اقدامات دولت برای مقابله با این رویداد نیز تا حد زیادی موجب تحریک و تشدید بیشتر این جریان شد. در اولین ساعات پس ازآغاز این حادثه در 17 جولای 2016، چند شرکت ارائهدهنده خدمات اینترنتی برای چند ساعت فیسبوک و توییتر را قطع کردند. البته فعالیت شبکههای اجتماعی به سرعت برقرار شد، زیرا ظاهراً مقامات دولتی متوجه شدند که قطع شبکههای اجتماعی میتواند اثر معکوسی داشته باشد. با این حال در همان روز، نیروهای دولتی افرادی را در خیابانهای ایروان بهویژه در میدان آزادی بازداشت کردند تا مانع از برگزاری میتینگ و تظاهرات شوند، ضمن آنکه اغلب، مردم عادی هم در بین بازداشتشدگان به صورت کاملاً اتفاقی بودند.
همانطور که انتظار میرفت، نتیجه این اقدام، به صورت یک رویارویی و تقابل آشکار درآمد. اگر در روز اول رویارویی در ایروان آرام بود، در روز دوم میتینگی در مرکز شهر برگزار شد که شرکتکنندگان آن برای محاصره مرکز خدمات گشت پلیس به سمت منطقه اربرونی حرکت کردند. اگرچه تظاهر کنندگان در مجاورت ساختمان پلیس درگیری و زد وخوردی با پلیس نداشتند، اما توقیف و بازداشتهای دستهجمعی جدیدی صورت گرفت. بلافاصله ناآرامیها به منطقه مجاور یعنی منطقه «ساری تاخ» هم کشیده شد و در این منطقه نیز میان قوای پلیسی که منطقه را محاصره کرده بودند و ساکنان محلی درگیری روی داد. عکسها و فیلمهای این درگیری یادآور صحنههای «بهار عربی» است که بلافاصله از طریق شبکههای اجتماعی منتشر شد و طبیعتاً تنها بر شدت تشنج و وخامت اوضاع افزود.
شاید واکنش افکار عمومی برای دولت بسیار ناخوشایند بوده است. درکل در ایروان اعتراضات خیابانی، پدیدهی بسیار شایعی است؛ با این حال، تا قبل از وقایع و پیشامدهای اخیر، جامعه ارمنستان نسبت به بروز هرگونه خشونتی از جمله علیه مقامات دولتی بسیار ناسازگار بوده است. از این رو، به احتمال زیاد برای دولت این موضوع که در اربرونی اقدامات شورشیان نه تنها محکومیت صریح مردم را درپی نداشت، بلکه برعکس انگیزهای برای موج جدید روحیات ضددولتی شد، یک شگفتی ناخوشایند بوده است. در واقع، این دیدگاه رایج شدکه روش گروههای مسلحانه غیرقابل قبول، اما اصولاً مطالبات آنها قابل توجیه است. همچنین، تعدادی از احزاب، تشکیلات اجتماعی و همچنین افراد مشهور از دولت خواستند تا از توسل به زور خودداری کند و به روش مسالمتآمیز اوضاع را سروسامان دهد.
چه کسی مقصر است و چه باید کرد؟
این روحیات به قدری قوی بود که دولت مجبور شد آنها را در اقدامات و بیانیههای عمومی خود درنظرگیرد. افراد تراز اول کشور و اعضای حزب جمهوریخواه حاکم طی 5 روز اول آغاز این رویارویی، از هرگونه اظهارنظری خودداری کردند. تنها در 22 جولای 2016 سرژ سرکسیان رئیس جمهور ارمنستان درباره این وضعیت اظهار داشت که نباید مسائل را با زور حل کرد. اگرچه برخی از رسانههای حامی دولت این گروه را تروریست مینامند، با این حال به طور کاملاً مشخصی رئیس جمهور در ارتباط با این گروه مسلحانه از واژه تروریست استفاده نکرد.
گفتنی است، پشتیبانی لِوُن تر-پتروسیان، اولین رئیس جمهور ارمنستان و یکی از بانفوذترین رهبران اپوزوسیون از دولت حاکم نسبتاً غیر منتظره بود. وی از ژیرایر سفیلیان و طرفدارانش خواست تا به نتایج اقداماتشان برای نظام دولتی ارمنستان، با درنظرگرفتن ضرورت تأمین امنیت قرهباغ و ساماندهی به اوضاع آن بیاندیشند. نیکلای پاشینیان، مخالف مشهور و نماینده مجلس نیز در سخنرانی خود در میتینگ اربرونی خواستار شروع یک جنبش مسالمتآمیز برای استعفای سرژ سرکسیان شد. به علاوه، پاشینیان، سرکسیان را به سازش یکجانبه در موضوع قرهباغ و پتروسیان را به پشتیبانی از این سازش و امتیازدهی متهم نمود. همچنین حزب «وحدت» که حزب متبوع وارتان اُسکانیان، وزیر امور خارجه اسبق ارمنستان و یکی از متحدان اصلی روبرت کوچاریان دومین رئیس جمهور ارمنستان است، اقدامات دولت را مورد انتقاد قرار داد (البته خود کوچاریان تاکنون موضعی در این باره نگرفته است). با این حال، اعضای گروه مسلحانه به سرعت انفصال خود را از پاشینیان و دیگر سیاستمداران اعلام کردند و اظهار داشتند که هیچ کسی حق ندارد از طرف خود حرفی بزند. لذا در این جریان اعتراضات همگانی عملاً فاقد رهبران مشخصی بود که همین امر، بر پیچیدگی اوضاع میافزود.
چرا حالا؟
به خصوص چرا حالا چنین وضع انفجارآمیزی در ارمنستان روی داده است؟ مسائل در اینجا سالهاست که روی هم انباشته شدهاند، اما طی ماههای اخیر دو واقعه روی داده که موجب پیچیدگی بیشتر اوضاع شده است؛ یکی همهپرسی قانون اساسی در ماه دسامبر و دیگری وخامت اوضاع قرهباغ در ماه آوریل.
همهپرسی دسامبر که در نتیجهی آن ارمنستان از یک نظام جمهوری ریاستی به جمهوری پارلمانی تغییر یافت، توسط بسیاری از افراد در ارمنستان، به عنوان آمادهسازی بستری برای باقیماندن سرژ سرکسیان بر مسند قدرت پس از پایان دور دوم ریاست جمهوری تلقی شده است. البته، در فضای پساشوروی چنین زدوبندهایی موجب شگفتی کسی نمیشود، با این حال بدیهی است که آن منابعی که همتایان سرژ سرکسیان در کشورهای مستقل مشترکالمنافع برای حفظ قدرت در اختیار دارندبرای وی ناکافی است. برای مثال، برخلاف الکساندر لوکاشنکو، بسیاردشوار است که سرژ سرکسیان را رهبری کاریزماتیک نامید. ارمنستان فاقد منابع هیدروکربنی است، در حالیکه برخی از رهبران آسیای مرکزی به خاطر برخورداری از این موهبت، وفاداری مردم را نسبت به حکومت خود تضمین میکنند. در ارمنستان تهدید افراطگرایی اسلامی هم وجود ندارد، مسئلهای که رهبران دیگر کشورها به این بهانه اتباع خود و جامعه بینالمللی را میترسانند. افزون بر این، اگرچه ارمنستان از فروریختگی شدید اقتصاد در امان مانده است، با این حال، وضعیت اجتماعی –اقتصادی کشور همچنان آهسته اما پیوسته وخیمتر میشود و صدها هزار نفر از ارامنه مشکلات اجتماعی و اقتصادی خود را با مهاجرت نیروی کار به روسیه حل میکنند.
تا همین اواخر یکی از عوامل مهم مشروعیت دولت فعلی، موضوع قره باغ بوده است. برای مخالفان دولت دشوار بود که با این استدلال مقامهای دولتی که با وجود همه مشکلات داخلی کشور، درکل موضوع قرهباغ برای ارمنستان وضعیت مطلوبی داشت و هرگونه تغییر و تحول ناگهانی میتوانست به خسارتهایی در این موضوع بیانجامد، مخالفت نمایند. با این حال، از این لحاظ، در رابطه با وقایع آوریل تغییرات بسیاری روی داده است. جنگِ به اصطلاح «چهار روزه» قرهباغ نشان داد که سطح بالای فساد و فقدان بودجه، تأمین امنیت در قرهباغ را تحت تأثیر قرار داده است. علاوه بر این، پس از وقایع ماه آوریل روند مذاکرات شدت یافت و صحبتهایی درباره عدم امکان حفظ وضع موجود و ضرورت سازش از سوی ارمنستان شنیده میشد. به احتمال قوی، بهخصوص گسترش شایعات مربوط به امتیازات احتمالی یکجانبه، تبدیل به جرقهای برای تحریک حوادث اخیر شد.
به هر حال، مذاکرات میان گروههای مسلحانه و دولت ادامه یافت. گزینه نظامی نیز برای حل مسئله خطر جدی در پی داشت، چرا که این گروه مخالف نیز به خوبی مسلح شده بود. علاوه بر این، در ترکیب این گروه افرادی وجود داشتند که از قهرمانان جنگ قرهباغ به حساب میآمدند و هم در میان نیروهای مسلح و هم به طورکلی در جامعه از احترام زیادی برخوردار بوده اند. برای همین، به احتمال زیاد تاکتیک دولت انتظار و دفعالوقتکردن خواهد بود، بهعلاوه در ادامه، اوضاع تحت کنترل در آمد؛ برخوردها و اعتراضها محدود شد، اما بسیاری از کسانی که از اقدام این گروه مسلحانه در شبکههای اجتماعی حمایت میکردند تعجیلی برای آمدن به خیابان و تظاهرات خیابانی ندارند.
با وجود این، هر اشتباهی از سوی دولت یا مخالفان آن کافی است تا اوضاع بار دیگر به صورت یک سناریوی غیرقابل پیشبینی درآید. حتی با فرض اینکه برای خروج از این وضعیت راه حل نسبتاً بی دردسر و راحتی هم پیدا شده باشد، برای مقامات ارمنی به مثابه زنگ خطر است؛ و اگر نتایج مناسبی برای بهبود وضعیت عاید نشود عواقب و پیامدهای تحولات آتی، ممکن است نه تنها برای ارمنستان که برای کل منطقه بسیار جدی باشد.
----------
نویسنده: میکائیل زٌلیان - دانشیار زبانشناسی دانشگاه اسلاوی روسیه –ارمنستان و پژوهشگر «مرکز تحقیقات منطقهای» ایروان