مسئله اسراییل
و فلسطین یکی از موضوعات بحثبرانگیز طی یک قرن اخیر، به ویژه بعد از جنگ
جهانی دوم بوده است. موضوعی که با مهاجرت گسترده یهودیان به فلسطین و اخراج
فلسطینیان از سرزمینشان به یک مورد حاد بینالمللی تبدیل شده است. برخی
محققین و تحلیلگران حل این موضوع را کلید حل سایر مسائل خاورمیانه
میدانند. همین امر زمینه حضور قدرتهای بزرگ برای حل یا دخالت را موجب شده
است. کشورهایی چون فرانسه، انگلستان، روسیه، آمریکا و... در فرایند صلح
حضور داشته و هر یک به دنبال تامین منافع خود از طریق این بحران بودهاند.
اما حضور یک بازیگر متمایز از لحاظ ساختاری با سایر قدرتهای بزرگ، شرایط
متفاوتی را به وجود آورده است.
این بازیگر، اتحادیه اروپا، ترکیبی از کشورهای قوی و ضعیف است که برخی از آنها از نقش اثرگذار در موضوع اسراییل و فلسطین در گذشته نزدیک برخوردار بودند. اتحادیه اروپا تلاش خود را بر در پیش گرفتن یک رویکرد موثر و کارآمد، با توجه به همسایگی، پایهریزی کرده است. هر چند کشورهای عضو اتحادیه اروپا رویکرد متفاوتی نسبت به موضوع فلسطین دارند، ولی موضع آنها در یک چارچوب مشخصی شکل گرفته است. با وجود این، رویکرد مذکور از نوسان زیادی برخوردار بوده است.
اروپا و خاورمیانه از سابقه طولانی روابط برخوردار بوده و هر دو منطقه توجه ویژهای به یکدیگر دارند. مسائلی مانند نزدیکی جغرافیایی، انرژی، مهاجرت و... این روابط را تسریع کرده و گسترش روابط در حوزههای مختلف سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و حتی نظامی را موجب شده است. اروپا تا جنگ جهانی دوم از موقعیت موثر و مسلطی در خاورمیانه برخوردار بوده و با پایان جنگ جهانی دوم این نقش به آمریکا و شوروی واگذار شد.
اتحادیه اروپا طی جنگ سرد تحت پوشش آمریکا و به عنوان قدرت اقتصادی فعالیت کرد. اما پایان جنگ سرد فرصت تازهای برای اتحادیه اروپا فراهم کرد و اتحادیه اروپا با در پیش گرفتن سیاست مستقل و رویکرد متفاوت از آمریکا، بازگشت به گذشته را جستجو میکرد. یکی از دلایل محوری این است که اتحادیه اروپا قسمت عمده انرژی خود را از خاورمیانه تامین میکند و ثبات و بیثباتی آن از اهمیت فزایندهای برخوردار است. همچنین به جهت روابط تاریخی و نزدیکی جغرافیایی تعداد زیادی از مردم خاورمیانه به اروپا مهاجرت میکنند و همین امر بر امنیت نظامی و غیرنظامی اروپا تاثیر فزایندهای دارد. چون ناامنی و حملات تروریستی خاورمیانه به منطقه فوق نیز تسری پیدا کرده است. همچنین تعداد زیادی از مسلمانان برای دستیابی به کار و سایر فعالیتها به اروپا مهاجرت میکنند و این مسئله با توجه به میزان جمعیت مسلمانان اثر فزایندهای بر هویت اروپایی و به ویژه صلح اسراییل و فلسطین بر جای میگذارد، چون جمعیت مسلمانان در مقایسه با یهودیان بسیار بیشتر است و اروپا نمیتواند سیاست یکطرفه و جانبدارانهای را نسبت به اسراییل در پیش بگیرد.
اتحادیه اروپا در اواسط دهه 1990 از طریق برنامههایی همچون مشارکت و همکاری در مدیترانه بر مواردی چون صلح، ثبات، دمکراسی و حکومتهای کارآمد در فلسطین تاکید میکرد. در این دوره، اتحادیه اروپا به این نتیجه رسیده بود که برای پیشبرد سیاستهای خود در عرصه خارجی نیازمند گسترش صلح و ثبات در منطقه خاورمیانه است. بنابراین، طرح «سه حلقه» که در چارچوب فرایند بارسلونا (1995) طراحی شد بر ابعاد فرهنگی، اقتصادی و سیاسی تمرکز کرد. امنیت، دمکراسی، توسعه اقتصادی، اصلاحات نهادی، حکومت قانون، حقوق بشر، جامعه مدنی و برابری جنسیتی، آزادی مطبوعات، بیان و اجتماع در قلمروی فلسطین به صورت مداوم و از سوی سیاستگذاران اتحادیه اروپا مورد تاکید قرار گرفت. میتوان گفت این عناصر به عنوان اولویتهای سیاست خارجی اتحادیه اروپا مورد توجه بودند.
به باور برخی سیاست خارجی اتحادیه اروپا برای کمک به تشکیل کشور مستقل فلسطین، دمکراتیک و با ثبات شکست خورده است، زیرا شکاف زیادی میان اراده اعمالی و اعلانی اتحادیه اروپا وجود دارد. این مسئله اعتبار این اتحادیه برای دستیابی به اهداف و خواستههایش را کاهش داده است. تصور اتحادیه اروپا به عنوان یک بازیگر اثرگذار و واقعی در فرایند دمکراتیکسازی و صلح و در مورد تشکیلات خودگردان بیش از اندازه بوده است، در حالیکه وحدت و اراده سیاسی این کنشگر به شدت تحتالشعاع تنش های ناشی از منافع و ایدئولوژیهای داخلی آن قرار داشته است.
ناکامی اتحادیه اروپا در اجرای سیاستهای اعلامی خود به ویژه در مواجهه با حماس آشکار بوده است. بعد از آنکه حماس انتخابات شورای قانونگذاری فلسطین در سال 2006 به پیروزی دست یافت، نه تنها ایالات متحده حمایت مالی و سیاسی خود را از حماس قطع کرد، بلکه بروکسل نیز با سیاستهای واشنگتن همراه شد. رویکرد اتحادیه اروپا موجب تشدید بحران انسانی در نوار غزه شد و امیدها را برای تشکیل حکومت وحدت ملی میان فتح و حماس کمرنگ ساخت.
کتاب پیش رو نیز که به قلم آقایان علیرضا ثمودی و سید مهدی موسوی که اولی متخصص در مسائل اروپا و دومی متبحر در مسائل خاورمیانه میباشد و تحت عنوان «بررسی رویکردها و سیاستهای اتحادیه اروپا در قبال قضیّه فلسطین» به رشته تحریر درآمده و از سوی موسسه ندا به چاپ رسیده است، رویکردی است تألیفی- تلفیقی و تلاشی است بین رشتهای پیرامون مسائل اروپا و خاورمیانه. همانگونه که بیان شد، دراین پژوهش سعی شده است تا به وجهی عمیق و همه جانبه رویکرد اتحادیه اروپا نسبت به موضوع فلسطین در ادوار مختلف مورد بررسی قرار گیرد. این مجموعه اثری بدیع و نوآورانه است که در متون فارسی کمتر مورد توجه واقع شده و سابقهای مشابه در این مورد نمیتوان سراغ گرفت.
از این رو، باید به آفرینندگان این اثر تحسین گفت که از نگاهی جدید و با رویکردی علمی و موشکافانه به تبیین و تحلیل یکی از چالشهای دیرپای خاورمیانه و نگاه و نقش اروپا به عنوان یک کنشگر تاثیرگذار در این زمینه که محور همه معضلات و مشکلات منطقهای تلقی میشود و از جمله منافع و سیاست خارجی ما را نیز به نحو موثری تحتالشعاع خود قرار داده است، میپردازند.
لذا با توجه به راهاندازی گرایشهای تخصصی مطالعات اروپا و خاورمیانه در مقاطع کارشناسی ارشد و دکترا در تعدادی از دانشگاههای معتبر کشور و همچنین نیاز مبرم پژوهشگران برای دسترسی به متون تخصصی در این حوزهها در مقابل خلأهای پردامنه و فقدان منابع ارزنده و معتبر، ارائۀ این اثر تألیفی قدمی موثر در این راه تلقّی میشود که میتواند بخشی از انتظارات پژوهشگران را در این حوزه برآورده سازد و امید است که این اقدام آغاز راهی باشد تا دیگران گامهای بلندتری را در این مسیر بردارند.
_____________________________
فهرست مطالب
مقدمه
دیباچه
فصل اول بررسی نظری و کاربردی جایگاه اتحادیه اروپا در سیاست بینالملل
1-1. جایگاه اتحادیه اروپا در نظام بین الملل
1-2. واقعگرایی
1-3. رویکرد مدنی
1-4. رویکرد هنجاری
نتیجه
فصل دوم سیاست خارجی و امنیتی مشترک اتحادیه اروپا
مقدمه
2-1.تاریخچه
2-2. اهداف اتحادیه اروپا
2-3. ارکان اتحادیه اروپا در حوزه سیاست خارجی
2-4. حرکت اروپا به سوی انسجام در سیاست خارجی و امنیتی مشترک
2-5. دلایل گرایش اتحادیه اروپا به ایجاد ساختار سیاست خارجی، دفاعی و امنیتی مستقل
2-5-1. تغییر ساختار نظام بینالملل
2-5-2. وحدت آلمان
2-5-3. بحران خلیج فارس
2-5-4. بحرانهای بالکان
2-6. تهدیدها و چالشهای پیشروی سیاست خارجی و امنیتی مشترک اتحادیه اروپا 70
نتیجه
فصل سوم رویکرد اتحادیه اروپا در قبال خاورمیانه
3-1. مفهوم کنشگری
3-2. نوع برداشت اتحادیه اروپا از نقش خود در نظام بینالملل
3-3. دلایل توجه اتحادیه اروپا به خاورمیانه
3-4. مراحل حضور اروپا در خاورمیانه
3-4-1. دوره اول- دوره انفعال (1979-1967)
3-4-2. دوره دوم- گام اول در نقشآفرینی (2001-1980)
3-4-2-1. مواضع اتحادیه اروپا در قبال تحولات خاورمیانه پس از اسلو
3-4-2-2. بیانیه فلورانس (1996)
3-4-2-3. طرح ابتکاری اروپا (مارس 1998)
3-4-2-4. بیانیه برلین (26 مارس 1999)
3-4-3. مرحله سوم- ایفای نقش فعال(2002 به این سو)
3-4-3-1. طرح ابتکاری سوئد (2009 )
3-5. سازوکارهای اتحادیه اروپا برای حضور فعال در خاورمیانه
3-5-1. شراکت اروپا- مدیترانه (1995)
3-5-2. سیاست همسایگی اروپا (2004)
3-5-3. قرارداد همکاری با کشورهای حوزه خلیج فارس
3-6. محدودیتهای اعمال شده بر نقش اروپا از سوی آمریکا
3-7. رویکرد اسراییل در قبال نقشآفرینی اروپا
3-8. دیدگاه دولتهای عربی در خصوص نقش اروپا
فصل چهارم سیاستهای اتحادیه اروپا در قبال فلسطین
مقدمه
4-1.مواضع اتحادیه اروپا در قبال موضوعات مهم و چالش برانگیز
4-1-1. بیتالمقدس
4-1-2. مرزها
4-1-3. آوارگان و پناهندگان فلسطینی
4-1-4. شهرکسازی
4-1-5. دیوار حائل
4-1-6. انتفاضه الاقصی
4-1-7. حماس
4-1-8. دولت مستقل فلسطینی
4-1-9. خروج یک جانبه اسراییل از غزه (2005)
4-1-10. حمله به نوار غزه (جنگ 22 روزه)
4-1-11. مسئله یهودیان
4-2. اقدامها و عملکردها
4-2-1. حوزه اقتصادی
4-2-1-1. برنامههای توسعه و کمکهای اتحادیه اروپا
4-2-1-2.تداوم روابط اقتصادی و سیاسی
4-2-1-3. سازوکار PEGASE 160
4-2-2. حوزه سیاسی
4-2-2-1. چارچوب نهادی
4-2-2-2.طرح اقدام سیاست همسایگی اتحادیه اروپا
4-2-3. حوزه امنیتی 166
4-2-3-1. دفتر هماهنگ کننده اتحادیه اروپا برای حمایت از پلیس فلسطین
4-2-3-2. ماموریت کمک مرزی اتحادیه اروپا در رفح
4-3. چشم انداز نقش اروپا و وزن آن در فرایند سازش
فرجام سخن
این بازیگر، اتحادیه اروپا، ترکیبی از کشورهای قوی و ضعیف است که برخی از آنها از نقش اثرگذار در موضوع اسراییل و فلسطین در گذشته نزدیک برخوردار بودند. اتحادیه اروپا تلاش خود را بر در پیش گرفتن یک رویکرد موثر و کارآمد، با توجه به همسایگی، پایهریزی کرده است. هر چند کشورهای عضو اتحادیه اروپا رویکرد متفاوتی نسبت به موضوع فلسطین دارند، ولی موضع آنها در یک چارچوب مشخصی شکل گرفته است. با وجود این، رویکرد مذکور از نوسان زیادی برخوردار بوده است.
اروپا و خاورمیانه از سابقه طولانی روابط برخوردار بوده و هر دو منطقه توجه ویژهای به یکدیگر دارند. مسائلی مانند نزدیکی جغرافیایی، انرژی، مهاجرت و... این روابط را تسریع کرده و گسترش روابط در حوزههای مختلف سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و حتی نظامی را موجب شده است. اروپا تا جنگ جهانی دوم از موقعیت موثر و مسلطی در خاورمیانه برخوردار بوده و با پایان جنگ جهانی دوم این نقش به آمریکا و شوروی واگذار شد.
اتحادیه اروپا طی جنگ سرد تحت پوشش آمریکا و به عنوان قدرت اقتصادی فعالیت کرد. اما پایان جنگ سرد فرصت تازهای برای اتحادیه اروپا فراهم کرد و اتحادیه اروپا با در پیش گرفتن سیاست مستقل و رویکرد متفاوت از آمریکا، بازگشت به گذشته را جستجو میکرد. یکی از دلایل محوری این است که اتحادیه اروپا قسمت عمده انرژی خود را از خاورمیانه تامین میکند و ثبات و بیثباتی آن از اهمیت فزایندهای برخوردار است. همچنین به جهت روابط تاریخی و نزدیکی جغرافیایی تعداد زیادی از مردم خاورمیانه به اروپا مهاجرت میکنند و همین امر بر امنیت نظامی و غیرنظامی اروپا تاثیر فزایندهای دارد. چون ناامنی و حملات تروریستی خاورمیانه به منطقه فوق نیز تسری پیدا کرده است. همچنین تعداد زیادی از مسلمانان برای دستیابی به کار و سایر فعالیتها به اروپا مهاجرت میکنند و این مسئله با توجه به میزان جمعیت مسلمانان اثر فزایندهای بر هویت اروپایی و به ویژه صلح اسراییل و فلسطین بر جای میگذارد، چون جمعیت مسلمانان در مقایسه با یهودیان بسیار بیشتر است و اروپا نمیتواند سیاست یکطرفه و جانبدارانهای را نسبت به اسراییل در پیش بگیرد.
اتحادیه اروپا در اواسط دهه 1990 از طریق برنامههایی همچون مشارکت و همکاری در مدیترانه بر مواردی چون صلح، ثبات، دمکراسی و حکومتهای کارآمد در فلسطین تاکید میکرد. در این دوره، اتحادیه اروپا به این نتیجه رسیده بود که برای پیشبرد سیاستهای خود در عرصه خارجی نیازمند گسترش صلح و ثبات در منطقه خاورمیانه است. بنابراین، طرح «سه حلقه» که در چارچوب فرایند بارسلونا (1995) طراحی شد بر ابعاد فرهنگی، اقتصادی و سیاسی تمرکز کرد. امنیت، دمکراسی، توسعه اقتصادی، اصلاحات نهادی، حکومت قانون، حقوق بشر، جامعه مدنی و برابری جنسیتی، آزادی مطبوعات، بیان و اجتماع در قلمروی فلسطین به صورت مداوم و از سوی سیاستگذاران اتحادیه اروپا مورد تاکید قرار گرفت. میتوان گفت این عناصر به عنوان اولویتهای سیاست خارجی اتحادیه اروپا مورد توجه بودند.
به باور برخی سیاست خارجی اتحادیه اروپا برای کمک به تشکیل کشور مستقل فلسطین، دمکراتیک و با ثبات شکست خورده است، زیرا شکاف زیادی میان اراده اعمالی و اعلانی اتحادیه اروپا وجود دارد. این مسئله اعتبار این اتحادیه برای دستیابی به اهداف و خواستههایش را کاهش داده است. تصور اتحادیه اروپا به عنوان یک بازیگر اثرگذار و واقعی در فرایند دمکراتیکسازی و صلح و در مورد تشکیلات خودگردان بیش از اندازه بوده است، در حالیکه وحدت و اراده سیاسی این کنشگر به شدت تحتالشعاع تنش های ناشی از منافع و ایدئولوژیهای داخلی آن قرار داشته است.
ناکامی اتحادیه اروپا در اجرای سیاستهای اعلامی خود به ویژه در مواجهه با حماس آشکار بوده است. بعد از آنکه حماس انتخابات شورای قانونگذاری فلسطین در سال 2006 به پیروزی دست یافت، نه تنها ایالات متحده حمایت مالی و سیاسی خود را از حماس قطع کرد، بلکه بروکسل نیز با سیاستهای واشنگتن همراه شد. رویکرد اتحادیه اروپا موجب تشدید بحران انسانی در نوار غزه شد و امیدها را برای تشکیل حکومت وحدت ملی میان فتح و حماس کمرنگ ساخت.
کتاب پیش رو نیز که به قلم آقایان علیرضا ثمودی و سید مهدی موسوی که اولی متخصص در مسائل اروپا و دومی متبحر در مسائل خاورمیانه میباشد و تحت عنوان «بررسی رویکردها و سیاستهای اتحادیه اروپا در قبال قضیّه فلسطین» به رشته تحریر درآمده و از سوی موسسه ندا به چاپ رسیده است، رویکردی است تألیفی- تلفیقی و تلاشی است بین رشتهای پیرامون مسائل اروپا و خاورمیانه. همانگونه که بیان شد، دراین پژوهش سعی شده است تا به وجهی عمیق و همه جانبه رویکرد اتحادیه اروپا نسبت به موضوع فلسطین در ادوار مختلف مورد بررسی قرار گیرد. این مجموعه اثری بدیع و نوآورانه است که در متون فارسی کمتر مورد توجه واقع شده و سابقهای مشابه در این مورد نمیتوان سراغ گرفت.
از این رو، باید به آفرینندگان این اثر تحسین گفت که از نگاهی جدید و با رویکردی علمی و موشکافانه به تبیین و تحلیل یکی از چالشهای دیرپای خاورمیانه و نگاه و نقش اروپا به عنوان یک کنشگر تاثیرگذار در این زمینه که محور همه معضلات و مشکلات منطقهای تلقی میشود و از جمله منافع و سیاست خارجی ما را نیز به نحو موثری تحتالشعاع خود قرار داده است، میپردازند.
لذا با توجه به راهاندازی گرایشهای تخصصی مطالعات اروپا و خاورمیانه در مقاطع کارشناسی ارشد و دکترا در تعدادی از دانشگاههای معتبر کشور و همچنین نیاز مبرم پژوهشگران برای دسترسی به متون تخصصی در این حوزهها در مقابل خلأهای پردامنه و فقدان منابع ارزنده و معتبر، ارائۀ این اثر تألیفی قدمی موثر در این راه تلقّی میشود که میتواند بخشی از انتظارات پژوهشگران را در این حوزه برآورده سازد و امید است که این اقدام آغاز راهی باشد تا دیگران گامهای بلندتری را در این مسیر بردارند.
_____________________________
فهرست مطالب
مقدمه
دیباچه
فصل اول بررسی نظری و کاربردی جایگاه اتحادیه اروپا در سیاست بینالملل
1-1. جایگاه اتحادیه اروپا در نظام بین الملل
1-2. واقعگرایی
1-3. رویکرد مدنی
1-4. رویکرد هنجاری
نتیجه
فصل دوم سیاست خارجی و امنیتی مشترک اتحادیه اروپا
مقدمه
2-1.تاریخچه
2-2. اهداف اتحادیه اروپا
2-3. ارکان اتحادیه اروپا در حوزه سیاست خارجی
2-4. حرکت اروپا به سوی انسجام در سیاست خارجی و امنیتی مشترک
2-5. دلایل گرایش اتحادیه اروپا به ایجاد ساختار سیاست خارجی، دفاعی و امنیتی مستقل
2-5-1. تغییر ساختار نظام بینالملل
2-5-2. وحدت آلمان
2-5-3. بحران خلیج فارس
2-5-4. بحرانهای بالکان
2-6. تهدیدها و چالشهای پیشروی سیاست خارجی و امنیتی مشترک اتحادیه اروپا 70
نتیجه
فصل سوم رویکرد اتحادیه اروپا در قبال خاورمیانه
3-1. مفهوم کنشگری
3-2. نوع برداشت اتحادیه اروپا از نقش خود در نظام بینالملل
3-3. دلایل توجه اتحادیه اروپا به خاورمیانه
3-4. مراحل حضور اروپا در خاورمیانه
3-4-1. دوره اول- دوره انفعال (1979-1967)
3-4-2. دوره دوم- گام اول در نقشآفرینی (2001-1980)
3-4-2-1. مواضع اتحادیه اروپا در قبال تحولات خاورمیانه پس از اسلو
3-4-2-2. بیانیه فلورانس (1996)
3-4-2-3. طرح ابتکاری اروپا (مارس 1998)
3-4-2-4. بیانیه برلین (26 مارس 1999)
3-4-3. مرحله سوم- ایفای نقش فعال(2002 به این سو)
3-4-3-1. طرح ابتکاری سوئد (2009 )
3-5. سازوکارهای اتحادیه اروپا برای حضور فعال در خاورمیانه
3-5-1. شراکت اروپا- مدیترانه (1995)
3-5-2. سیاست همسایگی اروپا (2004)
3-5-3. قرارداد همکاری با کشورهای حوزه خلیج فارس
3-6. محدودیتهای اعمال شده بر نقش اروپا از سوی آمریکا
3-7. رویکرد اسراییل در قبال نقشآفرینی اروپا
3-8. دیدگاه دولتهای عربی در خصوص نقش اروپا
فصل چهارم سیاستهای اتحادیه اروپا در قبال فلسطین
مقدمه
4-1.مواضع اتحادیه اروپا در قبال موضوعات مهم و چالش برانگیز
4-1-1. بیتالمقدس
4-1-2. مرزها
4-1-3. آوارگان و پناهندگان فلسطینی
4-1-4. شهرکسازی
4-1-5. دیوار حائل
4-1-6. انتفاضه الاقصی
4-1-7. حماس
4-1-8. دولت مستقل فلسطینی
4-1-9. خروج یک جانبه اسراییل از غزه (2005)
4-1-10. حمله به نوار غزه (جنگ 22 روزه)
4-1-11. مسئله یهودیان
4-2. اقدامها و عملکردها
4-2-1. حوزه اقتصادی
4-2-1-1. برنامههای توسعه و کمکهای اتحادیه اروپا
4-2-1-2.تداوم روابط اقتصادی و سیاسی
4-2-1-3. سازوکار PEGASE 160
4-2-2. حوزه سیاسی
4-2-2-1. چارچوب نهادی
4-2-2-2.طرح اقدام سیاست همسایگی اتحادیه اروپا
4-2-3. حوزه امنیتی 166
4-2-3-1. دفتر هماهنگ کننده اتحادیه اروپا برای حمایت از پلیس فلسطین
4-2-3-2. ماموریت کمک مرزی اتحادیه اروپا در رفح
4-3. چشم انداز نقش اروپا و وزن آن در فرایند سازش
فرجام سخن