20 سال از عمر پیمان جامع منع آزمایش اتمی میگذرد و هنوز وارد فاز اجرایی نشده است. ٢٠ سال پیش در حال و هوای جهان پس از جنگ سرد بود که همه تصمیم گرفتند راه را برای فاجعه هستهای دیگری مسدود کنند. جهان به صلح میاندیشید پس این پیمان که در فضای عمومی به سیتیبیتی شهرت یافته است متولد شد. تا به امروز ١٨٣ کشور عضو سازمان ملل متحد پیمان را امضا کردهاند و از میان آنها ۱۶۴ کشور معاهده را به تصویب مجالس خود رساندهاند.
هشت کشور نیز این پیمان را امضا کرده اما تا به امروز آن را تایید و تصویب نکردهاند. بر اساس مفاد موجود در معاهده، این معاهده زمانی به حالت اجرایی درخواهد آمد که تمام ٤٤ کشوری که نام آنها در ضمیمه ٢ معاهده آمده است، آن را تصویب کنند. این ٤٤ کشور، کشورهایی هستند که در مذاکرات شکلگیری سیتیبیتی که در فاصله سالهای ١٩٩٤ تا ١٩٩٦ انجام شد، شرکت داشتهاند و رآکتورهای هستهای یا رآکتورهای تحقیقاتی در آن زمان داشتهاند. برخی کشورهای حاضر در ضمیمه ٢ هنوز این معاهده را تصویب نکردهاند از جمله چین، مصر، ایران، آمریکا و رژیم صهیونیستی، هندوستان.
کره شمالی و پاکستان نیز این معاهده را امضا هم نکردهاند. اما و اگرها در خصوص کارایی این معاهده در فضای رسانهای و در سایه نگاهی واقعبینانه به زمانی که از طرح آن گذشته بسیار زیاد است. نام کشورهایی که این معاهده را امضا نکردهاند هم با توجه به اینکه ایران، رژیم اسراییل و مصر را شامل میشود بر تردیدها در خصوص اجرایی شدن آن افزوده است. اسراییل در حالی که سیاست ابهام در خصوص برنامه هستهای خود را طی میکند از حمایتهای قدرتهای غربی برای تداوم این سیاست برخوردار است.
آمریکا نیز تنها کشوری است که سابقه حمله هستهای را در کارنامه خود دارد اما همچنان به تجهیز و مدرنسازی تاسیسات هستهای خود ادامه میدهد. لاسینا زربو، از آگوست ٢٠١٣ (مرداد 1393) رئیس سازمان پیمان جامع منع آزمایشهای هستهای است؛ سازمانی وابسته به سازمان ملل متحد که زربو میگوید ماهیتی کاملا فنی دارد و چندان در قید و بندهای بازیهای سیاسی نیست. البته بررسی صحت این ادعا با توجه به سوابق نهادهای وابسته به سازمان ملل چندان آسان نیست.
معاهده در سال ١٩٩٦ برای امضا مهیا شد و این در حالی بود که ٤٠ سال هم تهیه مقدمات آن برای امضا طول کشیده بود. هنوز این معاهده با وجود امضای ١٨٣ کشور و تصویب ١٦٤ کشور از این تعداد وارد فاز اجرا نشده است. آیا با وجود این بازه زمانی به اجرایی شدن سیتیبیتی امیدوار هستید؟
مدیرکل سابق آژانس بینالمللی انرژی اتمی هانس بلیکس که عضو گروه شخصیتهای عالیرتبه (Eminent Persons) نیز هست تعبیر جالبی دارد و میگوید که معاهده منع آزمایشهای هستهای، معاهدهای است که هنوز به حالت اجرایی درنیامده اما در حال حاضر هم کاربردی و کارآمد است. این حالت قطعا بهتر از حالت برعکس آن است که معاهدهای رسما به حالت اجرایی درآمده باشد اما از کارایی برخوردار نباشد. اعداد و ارقام که مصداق این ادعا باشند بسیار تاثیرگذار هستند. بیش از ٢ هزار مورد آزمایش هستهای پیش از طرح و تصویب معاهده در سال ١٩٩٦ را مقایسه کنید با تعداد انگشت شماری آزمایش که پس از این تاریخ انجام شده است. بله، من امیدوار هستم که بتوانیم در آینده مشخص و نزدیک این معاهده را رسما به حالت اجرایی کامل درآوریم یا تابوی انجام آزمایشهای هستهای را بیش از گذشته تقویت کنیم، در غیراینصورت من به این کار مشغول نمیشدم و در این پست فعالیت نمیکردم.
تاریخ اخیر نشان میدهد که دورنمای سیاسی در یک شب قابل تغییر است و مصداق این ادعا نیز الحاق سوریه به کنوانسیون تسلیحات شیمیایی در سال ٢٠١٣ است. مطمئن هستم که اگر جامعه جهانی در آن مقطع زمانی معاهده سیتیبیتی را هم بر روی میز میگذاشتند، رهبری در سوریه نمیتوانست با پذیرش آن مخالفت کند یا سرباز بزند. ما برای اجرایی شدن معاهده سیتیبیتی به رهبری سیاسی نیاز داریم که بتواند از فرصتها مانند فرصتی که در مورد سوریه پیش آمد، بهترین استفاده را بکند.
منع آزمایش بمب اتمی یک مساله فنی به حساب میآید اما توان نظامی هستهای اصولا در طول تاریخ پیدایش آن مقولهای سیاسی بوده است و یارگیریهای سیاسی کشورهای دارنده آن بر ماهیت فنی همواره سایه انداخته است. چطور میتوانید و میخواهید میان بعد سیاسی و بعد فنی این معاهده توازن ایجاد کنید؟
بله این درست است که سازمان ما بیشتر یک نهاد فنی است و البته که قدرت و ارزش آن در سطح و جامعه بینالمللی نیز به دلیل همین ماهیت فنی آن است. ما یک رژیم راستیآزمایی و بازرسی بسیار بیسابقه اعمال کردهایم و این همان چیزی است که وزیر امور خارجه امریکا از آن با عنوان یکی از مهمترین و برجستهترین موفقیتهای جهان مدرن یاد میکند.
این سیستم راستیآزمایی و رژیم بازرسی بسیار توانمندتر از چیزی است که زمانی که ایران و کشورهای دیگر در سال ١٩٩٦ تصویب و در معرض امضا قرار گرفتن این معاهده را پذیرفتند، پیشبینی میشد. سیتیبیتی یک معاهده کاملا دموکراتیک است: نقطه قوتهای آن در تامین حقوق و تعریف مسئولیتها به شکل یکسان برای تمام اعضای جامعه جهانی است. این بدان معنا است که بر اساس مفاد این معاهده، هیچ کشوری نمیتواند و اجازه ندارد که تست انفجاری هستهای انجام بدهد. بدون آن انفجارهای هستهای حتی کشورهای پیشرفته هستهای نیز قطعا نمیتوانند طراحیهای کلاهکهای نظامی هستهای خود را تکمیل کنند.
همزمان، سازمان سیتیبیتی اطلاعات یکسان و واحد را برای بازرسی میزان پایبندی از تمامی اعضا مطالبه میکند. به عنوان نمونه، کشور من بورکینافاسو این حق را دارد که همان میزان اطلاعات بازرسی و مونیتورینگ را ارسال بکند که پیشرفتهترین کشورها گزارش میدهند. این سیتیبیتی است که زمین بازی را سطحبندی میکند.
شما در مدت زمان حضور در این پست مبتکر شکلگیری Group of Eminent Persons (گروه شخصیتهای عالیرتبه) بودهاید. انگیزه شما از این ابتکار چیست و چه انتظاری از این گروه دارید؟ این گروه قرار است چه کمکی به این معاهده برای ورود به فاز اجرایی بکند؟
من گروه شخصیتهای عالیرتبه را به محض به دست گرفتن این مسند در سال ٢٠١٣ راهاندازی کردم. این گروه شامل شخصیتهای عالیرتبه و مطرحی است که در سطح جهانی به عنوان کارشناسان مسائل بینالملل هم شناخته میشوند. با توسل به جایگاه و نقطه تماسهایی که این افراد دارند، گروه میتواند درهایی را که بدون حضور و تلاش آنها به روی ما بسته بود، باز کنند و به غنیشدن پروفایل معاهده کمک کنند.
این مساله به خصوص در مورد ضمیمه دوم مصداق بارزی دارد. این افراد میتوانند به تقویت سیتیبیتی و طرح این مساله در رسانهها کمک شایانی بکنند. امسال ما گروه جوانان سیتیبیتی را راهاندازی کردیم تا کمکی به گروه شخصیتهای عالیرتبه باشد. با استفاده از انرژی و خلاقیت نسل جوان و جدید در ترویج و تقویت معاهده، میتوانیم گفتوگو و بحث در خصوص چند و چون سیتیبیتی را زنده نگاه داریم و مخاطبهای هدف جدید را از طریق شبکههای اجتماعی پیدا کنیم.
شما اخیرا سفری به تل آویو داشتید و در آن رایزنیهای فشردهای با مقامهای این رژیم انجام دادید. در مصاحبهای گفته بودید که بازه زمانی پنج ساله برای تصویب سیتیبیسی توسط اسراییل محتمل است. دلیل طرح این بازه زمانی چیست؟
من در جریان دیدارهای قبلی هم گفتهام که تصویب سیتیبیتی توسط اسراییل منوط به کلمه «اگر» نیست بلکه بحث «چه زمانی» مطرح است. من از میانه گفتوگوها با نخستوزیر (رژیم) اسراییل به این نتیجه رسیدم که این بحث در داخل اسراییل هم به سطح بالاتری رسیده است و جدیتر دنبال میشود. تل آویو یکی از اعضای منطقه است که به سازمان برای ساخت و اجرایی کردن سیستم مونیتورینگ و احداث ایستگاههای آنها کمک میکند. هر سه ایستگاه مونیتورینگ و بازرسی ما در اسراییل است و به خوبی کار میکند. باید این نکته را هم اضافه کنم که کشورهای بسیاری در جهان به معاهده سیتیبیتی به عنوان گام مهمی در مسیر احداث و به راه افتادن خاورمیانه عاری از سلاح نگاه میکنند. این هدفی است که تمام کشورهای منطقه خاورمیانه هم به آن چشم امید بستهاند. همانگونه که فدریکا موگرینی، مسوول سیاست خارجی اتحادیه اروپا در نشست سیتیبیتی در سطح وزرا تاکید کرد: با تصویب نهایی سیتیبیتی توسط کشورهای باقیمانده میتوان به هدفی که از مدتها پیش تعیین شده و آن هم خاورمیانه عاری از تست اتمی است دست یافت.
هند و پاکستان دو کشوری هستند که پس از ورود سیتیبیتی به فاز امضا، آزمایش هستهای انجام دادهاند. چه راهکاری برای متقاعد کردن این دو کشور برای ورود به دامنه سیتیبیتی در نظر گرفتهاید؟ چگونه میخواهید مانع رقابت سیاسی این دو را برای برخورداری از تسلیحات هستهای و به رخ کشیدن قدرت هستهای به هم از میان بردارید؟
این درست است که هندوستان و پاکستان در ١٩٩٨ آزمایشهای هستهای انجام دادند اما از آن زمان بهطور موقت این آزمایشها را متوقف کردهاند. هیچ بازیگر سیاسی جدی هم در هیچ کدام از این دو کشور خواهان ادامه تستهای هستهای نیست. هند و پاکستان هنوز سیتیبیتی را امضا نکردهاند. با این همه پاکستان در حال حاضر بهعنوان ناظر، در تمام نشستهای مشورتی اعضای سیتیبیتی شرکت میکند.
از سوی دیگر، هندوستان نیز اعلام کرده که مانع اجرایی شدن سیتیبیتی به شکل کامل نخواهد شد. تنها کشوری که انجام آزمایشهای هستهای را ادامه میدهد، کره شمالی است و البته که این آزمایشها هم هر بار با محکومیت جهانی روبه رو میشود.
کره شمالی تنها کشوری است که آزمایش هستهای در قرن بیست و یکم داشته است. آیا این کشور را با توجه به خروج از انپیتی که معاهدهای رایجتر هم است در لیست رایزنیها قرار داده اید؟
من اعتقاد دارم که پایان دادن به تست اتمی، میتواند نخستین گام در مسیر برقراری صلح و ثبات در شبه جزیره کره باشد. من به گفتوگو اعتقاد دارم. جامعه بینالمللی باید با کره شمالی در خصوص پذیرش سیتیبیتی وارد چانهزنی شود. من نیز حاضرم که سهم خودم را در این خصوص ایفا کنم و اگر از من دعوت شود سوار هواپیمای بعدی بشوم که به پیونگ یانگ میرود.
شما یک بار در مصاحبهای اشاره کرده بودید که باراک اوباما به دلیل نداشتن اکثریت حزبی در کنگره نتوانست مساله تصویب سیتیبیتی را پیش ببرد. البته وی در اوایل سالهای ریاستجمهوری از اکثریت در کنگره برخوردار بود و شعار او هم تلاش برای جهانی عاری از سلاح هستهای بود. با این همه آیا در سالهای حضور در این سمت تلاشی برای تصویب آن در امریکا کردهاید؟ شما چندبار در سال به امریکا رفتوآمد میکنید و قریب به ٢٠ درصد از بودجه سازمان هم توسط امریکا تامین میشود آیا نشستهایی با کنگره داشتهاید تا نمایندگان مجلس سنا را به تصویب معاهده ترغیب کنید؟
دولت امریکا با سنای این کشور و افکار عمومی در کمپینی آموزشی و بسیار فراگیر که در خصوص آشنایی با منافع امنیتی معاهده سیتیبیتی کار میکند، در تماس است. در این حوزه، ما در جاها و نقطههایی که بتوانیم از دولت امریکا حمایت میکنیم. بهعنوان نمونه، من در سال ٢٠١٥ این فرصت را داشتم که جلسه خصوصی با چهرههای ارشد عضو کمیته روابط خارجی سنا داشته باشم. دولت نیز به دنبال برگزاری نمایشگاهی در خصوص سیتیبیتی و سیستم بازرسی و راستیآزمایی آن است که ما نیز از آن حمایت میکنیم.
ما طرفداران بسیاری در امریکا در هر دو جناح سیاسی جمهوریخواه و دموکرات داریم. این یک مساله حزبی نیست و نباید هم باشد. معاون وزیر امور خارجه امریکا در امور کنترل سلاح مرتبا برای افکار عمومی و سایرین توضیح میدهد که چگونه تصویب سیتیبیتی در راستای منافع ملی امریکا است. هفته گذشته نیز جان کری، وزیر امور خارجه امریکا بر اهمیت تصویب سیتیبیتی توسط امریکا تاکید کرد.
شما عدم امضای معاهده توسط امریکا را اختلافهای داخلی و سیاست داخلی دانستهاید که یک نهاد مانند سیتیبیتی نفوذی برای تغییر آن ندارد در چنین شرایطی اصلا احتمال تصویب سیتیبیتی توسط امریکا را میدهید؟
مسائل داخلی میتواند تغییر کند. آنچه که باقی است مورد بسیار قوی سیتیبیتی از منظر امنیت ملی است: دو نگرانی اصلی که سناتورهای امریکایی در سال ١٩٩٩ زمانی که معاهده برای نخستینبار مورد بحث قرار گرفت مطرح کردند بازرسی و در دسترس قرار گرفتن Stockpile Stewardship Programme بود. این مساله در حال حاضر حل شده است.
جورج شولتز وزیر امور خارجه پیشین امریکا در روزهای رونالد ریگان، یک بار گفت که شاید حق با همراهانش در حزب جمهوریخواه بود که چند سال پیش به تصویب سیتیبیتی رای منفی دادند اما امروز همانها باید با توجه به حقایق جدید به معاهده سیتیبیتی رای مثبت بدهند.
با توجه به تعلل برخی کشورهایی که نام آنها در ضمیمه دو معاهده آمده برای تصویب آن، آیا احتمال اصلاحاتی در آن به گونهای که برای ورود به فاز اجرا نیاز به تصویب معاهده توسط تمام کشورهای حاضر در ضمیمه دو نباشد، وجود دارد؟
بند ١٤ در خصوص چگونگی به اجرا درآمدن کامل سیتیبیتی بخش جداناپذیری از این معاهده است که ٢٠ سال پیش به تصویب رسیده است. مذاکره مجدد درخصوص این بند تمام معاهده از جمله سیستم بازرسی و راستیآزمایی آن را که مدتها پیش به دست آمده هم در معرض بحث و بررسی قرار میدهد. باید به یاد داشته باشیم که سیتیبیتی در یک فضای یگانه مثبت سیاسی پس از جنگ سرد به تصویب رسید. جای شک و تردید بسیار وجود دارد که در شرایط بینالمللی حساس کنونی، فضا برای یک معاهده پیچیده مشابه هموار باشد.
برخی از منابع خبری میگویند که اصلیترین مانع اسراییل برای تصویب سیتیبیتی خود معاهده نیست و از این مانع با عنوان regional context نام میبرند. تا چه اندازه با این گمانهزنی موافق هستید و منظور اسراییل از این عبارت چیست؟
به نظر من، سیتیبیتی میتواند به توسعه اعتماد و ثبات در خاورمیانه منتهی شود. مصر، ایران و اسراییل هر سه این معاهده را امضا کردهاند بنابراین تصویب نهایی این معاهده در این سه عضو هم نیاز به چرخش ١٨٠ درجهای سیاستهای این کشور ندارد. این تصویبها میتواند به ایجاد خاورمیانه عاری از آزمایش هستهای کمک کند و برای تشکیل منطقه عاری از سلاح هم یک بستر مناسب باشد.