شهروندان پادشاهی متحد1، متشکل از مناطق انگلیس، اسکاتلند، ولز و ایرلند شمالی، اخیرا طی یک همهپرسی رأی به جدایی از اتحادیه اروپا دادند. این اتفاق برای اروپا نه تنها به مثابه زمینلرزه بود، بلکه ارکان حیات سیاسی پادشاهی متحد را لرزاند، به گونهای که نخستوزیر از کنارهگیری خود خبر داد و نغمه استقلال اسکاتلند بار دیگر سرداده شد. در این گزارش نگاهی به نظام سیاسی این کشور میاندازیم.
نگاهی کلان
پادشاهی متحد یک دموکراسی در چارچوب مشروطه سلطنتی است. به این معنا که پادشاه یا ملکه، رئیس حکومت2 شناخته میشود و نخستوزیر که ارشدترین عضو پارلمان به حساب میآید، رئیس دولت است.
قدرت اجرایی توسط دولت و به نیابت و با رضایت مقام پادشاهی اعمال میشود، این موضوع درباره دولتهای محلی اسکاتلند، ولز و ایرلند شمالی نیز مصداق دارد.
قوه مقننه نیز متشکل از دو مجلس است، مجلس عوام و مجلس اعیان؛ در اسکاتلند، ولز و ایرلند شمالی نیز مجمع قانونگذاری محلی وجود دارد.
نظام قضایی آن نیز مستقل از قوه مجریه و قوه مقننه است. دیوان عالی نیز بالاترین مرجع رسیدگی به دعاوی قضایی در این کشور است.
قانون اساسی پادشاهی متحد
قانون اساسی پادشاهی متحد مجموعهای از قوانین و اصولی است که این کشور براساس آن تحت حکمرانی قرار داد. هرچند این تصور در بین برخیها وجود دارد که پادشاهی متحد، قانون اساسی نانوشتهای دارد، اما واقعیت این است که قانوناساسی این کشور یک سند واحد نیست، بلکه متشکل از چندین سند مکتوب، و برخی اسناد نامکتوب (غیرمدون) است. به همین خاطر، قانون اساسی پادشاهی متحد با صفت «تاحدی مکتوب و تماما غیرمُدَوَن» توصیف میشود، به این صورت که منابع متعددی داشته و فرآیند تصویب و تغییر مفاد قانون اساسی، همان فرآیند تصویب قوانین عادی است.
هرچند طبق این فرآیند هر دولتی که بر سر کار باشد و اکثریت پارلمان را همراه خود داشته باشد، میتواند به راحتی قانون اساسی و قواعد عرصه سیاسی را تغییر دهد، اما سنن حاکم به راحتی اجازه چنین تغییراتی را نمیدهند.
منابع قوانین اساسی پادشاهی متحد
- مصوبات پارلمانی: سند مکتوب رسمی برای اجرا یا ممانعت از چیزی یا اعلام یک خطمشی. که همان قوانین مصوب پارلمان هستند، با این تفاوت که در حکم قوانین اساسی هستند.
- میثاقها: قواعدی که از نظر قانونی ضمات اجرایی ندارند، اما الزامآور شناخته شده و تقریبا شبیه به قوانین هستند. برای مثال میثاق سالیسبوری که براساس آن لردها متعهد شدهاند مانع پیشنهادی نشوند که بخشی از مانیفست انتخاباتی حزب حاکم (پیروز در انتخابات) باشد.
- قوانین عرفی: قوانینی نانوشته، که برخلاف میثاقها، میتوانند از سوی دادگاهها اعمال میشوند. از جمله آنها میتوان به طیفی از قدرت و اختیاراتی اشاره کرد که از سوی پادشاه یا ملکه به نخستوزیر تفویض شده است.
- سنتها: سنن و رسومی که که طی دوره تاریخی بلندمدتی شکل گرفتهاند. این سنتها ماهیت قانونی ندارند، اما تداوم داشتهاند، از جمله آنها میتوان به سخنرانی سالانه پادشاه یا ملکه اشاره که جایگاهی ویژه دارد.
- مکتوبات ویژه: نوشتههای متخصصان قوانین اساسی که توضیح دهنده چگونگی اعمال برخی ابعاد و مفاد قوانین اساسی هستند. این مکتوبات آنچنان اقتداری دارند که میتوانند به عنوان بخشی از قوانین اساسی در نظر گرفته شوند. نمونه آن قواعد موسوم به اودانل (O'Donnle) است که در سال 2010 نوشته شد و راهنمای چگونگی تشکیل دولت در زمانی است که مجلس معلقی (هیچ حزبی حائز اکثریت کرسیهای پارلمان نشده است) شکل گرفته است.
ویژگیهای قوانین اساسی پادشاهی متحد
- مدون نیست، به این معنا که خیلی منعطف بوده و به راحتی قابل تغییر است و حالت تثبیت شده قوانین اساسی دیگر کشورها را ندارد.
- پارلمان، قدرت فائقه است، به این معنا که قوانین اساسی و قواعد آن در کنترل پارلمان است و میتواند قوانین اساسی را تغییر دهد.
- سطلنت، مشروطه است. ملکه رئیس حکومت است اما براساس قوانین اساسی محدود بوده و انتظار نمیرود که از اختیارات در حیطه صلاحیت خود استفاده کند.
- حاکمیت و تمامی قدرت سیاسی در حیطه اختیارات پارلمان است؛ در نتیجه دولت قدرت خود را از پارلمان گرفته و به آن پاسخگو است.
- قوای حاکمه در پادشاهی متحد، برخلاف کشورهایی مثل ایالات متحده، کاملا از یکدیگر منفک نیستند. یعنی قوه مجریه و دادگستری از یکدیگر جدا نبوده و قوه مجریه تاحدودی بر نظام قضایی مسلط است.
- قوه مجریه بسیار قدرتمند است.
نهاد سلطنت
نهاد سلطنت در پادشاهی متحد، بر مبنای حضور یک پادشاه یا ملکه به عنوان رئیس حکومت است، اما این منصب در چارچوب یک پادشاهی مشروطه قرار گرفته است. به این معنا که قدرت تدوین و تصویب قوانین در اختیار پارلمانی منتخب است. هرچند مقام سلطنت نقش سیاسی یا اجرایی ندارد، اما همچنان بخش مهمی از حیات ملی این کشور است، و نشانه ماندگاری و اتحاد پادشاهی متحد است.
مقام سلطنت در دوران گذشته قدرت و اختیارات وسیعی را در زمینه تعیین و برکناری وزرا، تعیین مقررات خدمات عمومی، صدور گذرنامه، اعلام جنگ و صلح، صدور دستور برای اقدام نظامی، مذاکره و تصویب قراردادها، اتحادها و توافقات بینالمللی داشت. اما امروزه تمامی این اختیارات تنها از طریق نخستوزیر اعمال میشوند.
مقام سلطنت هماکنون تنها دو نقش عمده دارد، رئیس حکومت و رهبر ملت.
به عنوان رئیس حکومت: در این چارچوب، ملکه پادشاهی متحد تعدادی نقشهای تشریفاتی دارد. وی هرساله پارلمان را به آغاز نشستهای خود فرا میخواند. مراسم آغاز به کار پارلمان همراه با ایراد یک سخنرانی از سوی مقام سلطنت است که به «سخنرانی ملکه/پادشاه» مشهور است. این سخنرانی را ملکه با بر سر کردن تاج سلطنتی، در محل مجلس اعیان ایراد میکند. البته متن این سخنرانی را دولت تهیه کرده و تحویل ملکه میدهد.
ملکه همچنین هر هفته با نخستوزیر نشست داشته و دیدگاههای خود را ارائه میکند اما نهایتا باید تصمیمات نخستوزیر و کابینه را بپذیرد. رئیس حکومت (ملکه) همچنین مجبور به تأیید تمامی قوانین مصوب جدید پارلمان است که به آن «توشیح ملوکانه» میگویند.
ملکه نقشهایی را نیز در حوزه بینالمللی برعهده دارد. این ملکه است که نماینده کشو ردر عرصه جهانی است و تمامی سفرای خارجی را به حضور میپذیرد. ملکه همچنین میزبان «مهمانهای حکومتی» در پادشاهی متحده است.
به عنوان رهبر ملت: در اینجا نقش ملکه رسمیتر است. ملکه نقطه ثقل هویت، اتحاد و افتخار ملی است؛ حس ثبات و تداوم را به ملت میدهد؛ موفقیتها، دستاوردها و شاهکارهای حاصل شده از سوی افراد ملت را ارج مینهد؛ از خدمات عمومی و داوطلبانه حمایت میکند.
دولت علیاحضرت 3
دولت در پادشاهی متحد، عبارتی عام است که شامل وزرای منتخب و خیل کارکنان عمومی، مشاوران، کمیتهها و دیگر نهادهایی است که در تدوین خطمشیها و اجرای تصمیمات و ارائه خدمات نقشآفرینی میکنند.
چگونگی تشکیل دولت
حزبی که بیشترین کرسیهای مجلس عوام را در یک انتخابات عمومی به دست آورد، دولت جدید را تشکیل میدهد. به این معنا که دولت باید نصف به علاوه یک کرسیهای مجلس عوام را کسب کند تا بتواند اکثریت را داشته باشد. در این صورت، رهبر حزب حائز اکثریت نخستوزیر میشود. اگر هیچ حزبی بیش از نیمی از کرسیها را به دست نیاورد، در این صورت پارلمانی معلق تشکیل میشود. اگر پارلمانی معلق تشکیل شود، به دو صورت امکان تشکیل دولت است:
- دو یا تعدادی بیشتری از احزاب میتوانند برای همکاری و به دست گرفتن دولت به توافق برسند.
- حزبی که بیشترین کرسیها (و نه اکثریت) را به دست آورده است، میتواند به تنهایی دولت اقلیت را تشکیل دهد. در این شرایط، این حزب در رأیگیریهای مهم اگر نتواند حمایت کافی دیگر اعضای مجلس عوام را کسب کند، با ریسک شکست مواجه میشود و ممکن است وادار به برگزاری انتخاباتی زودرس شود.
اما به طور رسمی هیچ شیوه و قواعد مدونی برای چگونگی تشکیل دولت وجود ندارد. بلکه طبعا تشکیل آن براساس نتایج انتخابات عمومی است، و انتخاب اینکه کدام حزب و اعضای مجلس عوام دولت را تشکیل میدهند، در دستان مقام سلطنت است.
در گذشته، ملکه یا پادشاه میتوانست وزرای مورد ترجیح خود را انتخاب کند و تا زمانی که احساس میشد که میتوانند حمایت پارلمان را داشته باشند، در مقام خود میماندند؛ اما در حال حاضر، هیچ نقش فعالی در انتخاب دولت ندارد. اگر هیچ حزبی حائز اکثریت آراء نشود، ملکه یا پادشاه در انتظار توصیه و مشورت نخستوزیرِ وقت باقی میماند.
انواع دولتها
دولت اقلیت: تشکیل دولتی که حائز اکثریت کرسیهای مجلس عوام نباشد، امری غیرمعمول است. این دولتها معمولا ناپایدار بوده و عمر کوتاهی دارند. این دولتها اغلب به صورت دولتهای موقت عمل میکنند تا موعد یک انتخابات جدید و زودرس برسد، با این امید که بتوانند نتایج قاطعی را در انتخابات کسب کند. دولت اقلیت هیچگاه نمیتواند روی تصویت قوانین پیشنهادی یا بودجه سالانهای که به پارلمان ارائه میدهد، حساب باز کند.
دولت ائتلافی: دولتی است که با حمایت دو یا چند حزب تشکیل میشود. تشکیل ائتلاف معمولا زمانی ضروری میشود که هیچ حزبی نتواند به تنهایی اکثریت قوه مقننه را در اختیار بگیرد. این نوع دولت همچنین در مواقع ضروری، همچون در هنگامه جنگ نیز میتواند شکل بگیرد. در دولت ائتلافی دو شرایط باید محقق شوند. اول، اینکه پستهای وزارتی بین دو یا حزب ائتلافی تقسیم میشوند که خود نیازمند مذاکرات و چانهزنی است. و دوم، ضرورت توافق بین تمامی طرفهای ائتلافی بر سر اینکه کدام خطمشیها میتوانند پذیرفته شوند. در این وضعیت تمامی احزاب مجبور هستند تا از برخی خطمشیها و اولویتهای خود صرفنظر کرده و با خطمشیهای رقیب موافقت کنند. البته خود دولت ائتلافی میتواند اشکال مختلفی به خود بگیرد:
- ائتلاف اکثریت: که معمولا با ائتلاف دو حزب برای کسب اکثریت پارلمان شکل میگیرد، همانند ائتلاف محافظهکاران و لیبرالدموکراتها پس از انتخابات سال 2010.
- ائتلاف بزرگ: ائتلاف دو حزب اصلی کشور برای تشکیل یک اکثریت قاطع که معمولا در شرایط اضطراری و بحرانی رخ میدهد.
- ائتلاف رنگینکمان: ترتیبات مورد توافق تعداد زیادی از احزاب که رویکردهای بسیار متفاوت دارند. این نوع ائتلاف معمولا با حضور یک حزب بزرگ و چندین حزب کوچک تشکیل میشود.
- ائتلاف ملی: ائتلافی متشکل از تمامی احزاب کشور. این حالت در بحرانهای ملی و برای ایجاد وحدت رخ میدهد.
نخستوزیر پادشاهی متحد
نخستوزیر رئیس دولت مرکزی است و همراه با کابینه انتخابیاش مسئول اقدامات و خطمشیهای دولت است. نقش نخستوزیر براساس قانون یا قوانین اساسی شکل نگرفته است، بلکه به صورت آرام و طی صدها سال و در پی قوانین مختلف مصوب پارلمان برای هدایت دولت و برعهده گرفتن مسئولیتهای متعددی که پیشتر بر عهده پادشاه/ملکه بود، شکل گرفته است.
وظایف نخستوزیر:
- مسئول اصلی خطمشیگذاری: هرچند در تعیین خطمشی اصلی کشور، دیگر وزرا، کابیته و حزب متبوع نخستوزیر نیز مشارکت دارند، اما شکی نیست که شخص نخستوزیر رهبری تصمیمگیریها و خطمشیگذاریهای دولت را برعهده دارد. نخستوزیر نیز نسبت به این خطمشیها، در مقابل پارلمان مسئول شناخته میشود.
- رئیس دولت: در این جایگاه، نخستوزیر چندین نقش را برعهده دارد. وی مسئول راهبری دولت است. وی میتواند ادارات و وزارتخانههای جدید ایجاد کرده و یا آنها را منحل کند؛ همچنین میتواند کمیتهها یا واحدهای خطمشیگذار را ایجاد کند. نخستوزیر همچنین مسئول خدمات عمومی است و در این راه از مشورتهای کارکنان و ادارات مختلف استفاده میکند. وی همچنین ریاست نشستهای کابینه، تعیین اولویتها و کنترل کمیتههای وزارتی را برعهده دارد. و (شاید) از همه مهمتر، نخستوزیر مسئولان بخشهای مختلف دولت از جمله وزرا را تعیین میکند.
- سخنگوی اصلی دولت: نخستوزیر منبع نهایی اعلام خطمشیهای رسمی دولت به رسانهها است. هرچند ممکن است که از وزرای دولت نیز بخواهد تا به نمایندگی از دولت در موضوعات مختلف در مقابل رسانهها حاضر شوند و توضیحاتی را بدهند؛ با این حال توضیح اهداف و تصمیمات و مذاکرات دولت درباره آخرین وقایع و رخدادهای مهم برعهده نخستوزیر است. به عبارتی وی «صدا» و «صیرت» دولت در داخل و خارج از کشور است.
- فرمانده کل قوای مسلح: نخستوزیر این نقش را به نمایندگی از سوی پادشاه/ملکه اعمال میکند. در واقع پادشاه یا ملکه به جز برخی کارویژههای تشریفاتی، دیگر مجاز به نقشآفرینی در این امور نیستند. در حال حاضر درگیر کردن نظامیان این کشور در یک نبرد یا هر اقدام دیگر برعهده نخستوزیر است.
- تعیین افراد در مناصب مختلف: علاوه بر تعیین افراد هیئت دولت، نخستوزیر اعطای عضویت در مجلس اعیان، تعیین قضات عالیرتبه و اسقفهای اعظم کلیسای انگلیس4 را برعهده دارد.
- مسئول اصلی خطمشیگذاری خارجی: این نقش شامل هرچیزی از مذاکره با قدرتهای خارجی، امضای قراردادها و ریاست نشستهای بینالمللی همچون گروه جی8 و ناتو را در بر میگیرد.
- رهبر پارلمانی: هرچند وزرای دولت نقش عمدهای را در مذاکرات و پاسخ به پرسشهای پارلمانی بر عهده دارند، اما نخستوزیر نیز باید به نوبه خود رهبری حزب خود را در پارلمان برعهده داشته باشد. نخستوزیر همراه با اعضای دولت رهبری فرآیند تصویب پیشنهادهای قانونی را در پارلمان برعهده دارند تا مطمئن شوند که اولویتهای حزب متبوع آنها در قانونگذاری محقق شده است. همچنین نخستوزیر ظهرهای روزهای چهارشنبه با حضور در پارلمان به پرسشهایی که (رهبران) احزاب مخالف مستقیما از وی میکنند، شخصا پاسخ میدهد.
هیئت دولت پادشاهی متحد
این هیئت، نهاد تصمیمگیری جمعی دولت علیاحضرت ملکه پادشاهی متحد، و واحد مرکزی خطمشیگذاری دولت است. عنوان رسمی هیئت دولت در پادشاهی متحد «محترمترین شورای خصوصی علیاحضرت»5 است. این هیئت متشکل از نخستوزیر و ارشدترین اعضای منصوب شده دولت است. در زمانی که پارلمان برقرار است، روزهای سهشنبه اعضای کابینه (وزرای تمامی وزارتخانهها و برخی وزرای مشاور) نشستی برگزار کرده و مهمترین موضوعات دولت را مورد بحث و بررسی قرار میدهند و خطمشیها لازم را تدوین میکنند. معمولا، حدود 22 وزیر دولتی به علاوه حدود 11 تن دیگر از مقامات ارشد دولت در نشست هیئت دولت شرکت میکنند.
به اکثر اعضای هیئت دولت «وزیر»6 گفته میشود که دارای عالیرتبهترین منصب در سلسلهمراتب سهگانه دولت هستند و تمامی یک وزارتخانه همچون وزارت آموزش را تحت نظارت و مدیریت خود دارند. هر عضو کابینه مسئول بخش خود است و پیشرفتها، تصمیمات و اجرای خطمشیها در بخش تحت اداره خود را گزارش میدهد.
در انگلیس، تمامی تصمیمات هیئت دولت باید به صورت جمعی اتخاذ شده و از سوی عموم اعضای آن تأیید شوند، دستکم در ملاء عام باید چنین چیزی را ابراز کنند، حتی اگر به صورت فردی با آن موافق نبوده و یا نقشی در تدوین آن نداشتهاند. این به معنای موفقیت یا قصور تمامی دولت به صورت یکپارچه در خصوص تصمیمات هیئت دولت است.
هرچند تشکیل هیئت دولت برعهده نخستوزیر است، اما پس از پیروزی در انتخابات پارلمانی، گزینههای متعددی وجود دارد و نخستوزیر میتواند بین تشکیل یک هیئت دولت متعادل از تمامی طیفها و گرایشهای موجود و یا یک تیم یکدست دارای ایدئولوژیهای مشابه تصمیم بگیرد.
نخستوزیر معمولا به یکی از دلایل زیر، فردی را به عضویت هیئت دولت در میآورد:
- به خاطر ائتلافهای نزدیک سیاسی؛ اینکه به فردی وعده داده شده است که در مقابل اعلام حمایت و پشتیبانی، منصبی در هیئت دولت به او اعطا شود.
- یک فرد خاص ممکن است نماینده یک طیف یا بخش مهم در حزب باشد.
- نخستوزیر ممکن است که یک فرد بالقوه شورشی را به عضویت در هیئت دولت درآورد، تا از طریق نظم و نسق ناشی از مسئولیت جمعی وی را ساکت کرده و مانع از شورش عقبه حزبی شود.
- برخی افراد ممکن است که در عرصه عمومی و رسانهها خیلی محبوب باشد.
- برخی افراد منصب خود در هیئت دولت را تنها به خاطر درک موجود از توانایی بسیار زیادشان کسب میکنند، کسانی که کار خود را به نحو عالی انجام میدهند.
- یک فرد ممکن است عضو ارشد حزب باشد، کسی که باید در واحد مرکزی خطمشیگذاری (هیئت دولت) عضویت داشته باشد.
وزرا
هر چند در بخش پیشین به موضوع وزرا اشاره شد، اما تعدادی دیگر وزیر وجود دارند که در هیئت دولت شرکت نمیکنند، اما بخشی حیاتی از دولت هستند.
در حالی که یک وزیرِ عضو هیئت دولت بر تمامی وزارتخانه نظارت و مدیریت دارد، هر وزارتخانه تعدادی وزیر مشاور7 دارد که مسئول بخشهای خاصی از آن وزارتخانه هستند. این وزرای مشاور مستقیما به وزیرِ عضوِ هیئتِ دولت گزارش میدهند، کسی که میتواند برخی موارد را در نشستهای هیئت دولت و در حضور نخستوزیر مطرح کند.
در سلسلهمراتب سهگانه دولت انگلیس، پس از نخستوزیر سه رده «وزیرِ دولت»8 وجود دارد. در رده اول، وزیر یا همان وزیر ارشد عضو هیئت دولت قرار دارد. یک رده پایینتر وزیر مشاور قرار دارد که تحت نظارت وزیرِ عضو هیئت دولت عمل میکند. و نهایتا معاون پارلمانی وزیر که در سطحی پایینتر قرار دارند.
نخستوزیر مسئول تعیین و برکناری تمامی وزرای دولت است؛ هرچند که در این کار از مشورت دیگران استفاده میکند، اما مسئولیت نهایی با شخص وی است.
هیئت دولت انگلیس برخی ویژگیهای جالب دیگری دارد که برای درک ساختار وزرای دولت، دانستن آنها لازم است:
- از آنجا که دولت حضور قابل توجهی در مجلسین عوام و اعیان دارد، همواره تعدادی عضو مجس اعیان در آن حضور دارد. تعداد دقیق آنها متغیر است، اما معمولا حدود 25 عضو دولت، عضو مجلس اعیان هستند و مابقی 90 نفر عضو دولت، عضو مجلس عوام هستند.
- تمامی اعضای دولت باید صاحب کرسی در پارلمان (مجلس عوام و مجلس اعیان) بوده و همزمان وزیر دولت باشند.
- اعضای مجلس عوام که حزب متبوعشان دولت را در دست دارد و عضو دولت نیستند، جزو عقبه حزبی یا عقبنشین9 نامیده میشوند.
- وزرای دولت به صورت فردی نیز مسئولیت وزارتخانه، اداره، یا واحد تحت مدیریتشان را برعهده دارند. اگر یک وزارتخانه یا اداره دولتی دچار خطای سیاسی یا فردی مهمی شوند، معمولا وزیر مربوطه استعفا میدهد.
- تمامی وزرا به صورت دستهجمعی دربرابر عملکرد تمامی وزارتخانهها و بخشهای مختلف دولت مسئول هستند.
- بیش از 100 عضو دولت، معمولا هرگز نشستی را که شامل همگی آنها شود، تشکیل نمیدهند. اما هیئت دولتی متشکل از حدود 25 عضو چنین نشستهایی را تشکیل میدهد.
مأموریتهای اصلی وزرا
- تعیین اولویتهای سیاسی
- تعیین اولویتها و دستورکارهای اجرایی
- تصمیمگیری بین گزینههای مختلف سیاسی
- کسب تأیید هیئت دولت و نخستوزیر برای خطمشیهای مدنظر
- هدایت پیشنهادها و لوایح برای تصویب از طریق پارلمان
- پاسخگو بودن به پارلمان در خصوص خطمشیها و اجرای آنها
- ارائه گزارشی به پارلمان درباره علمکرد کلی وزارتخانه و بخش تحت نظرشان
وزارتخانهها
دولت پادشاهی متحد به تعدادی وزارتخانه تقسیم میشود. ماهیت و مسئولیتهای دقیق این وزارتخانهها از سوی نخستوزیر تعیین میشود و همواره دستخوش تحول و تغییر است. هر وزارتخانه در عمل دو رئیس دارد. یکی وزیر است و دیگری یک کارمند ارشد است. به وزیر معمولا «وزیر ارشد دولت»10 گفته میشود و به کارمند ارشد «وزیر دائم»11.
در ساختار سیاسی دولت، پس از وزرای ارشدی که عضو هیئت دولت بوده و در رأس وزارتخانهها قرار دارند، تعدادی وزیر دونپایهتر (وزیر مشاور و معاون پارلمانی وزیر) حضور دارند. معمولا وزرا تعدادی مشاور سیاسی خصوصی و شخصی نیز دارند. نقش این مشاوران ارائه مشورتهای سیاسی، انجام تحقیقات و کمک به وزرا برای تعامل با پارلمان، رسانهها و عامه مردم است.
وزیر دائم، ریاست اداری تعداد زیادی از کارکنان بخش عمومی را برعهده دارد. وی معمولا در سابقه کاری، از ردههای پایین کارکنان آغاز به فعالیت کرده و به مرور به ارشدیت رسیده است. این افراد از نظر سیاسی بیطرف هستند و نباید برای تغییر خطمشی رسمی دولت تلاش کنند. تمامی فعالیتهای آنها باید در چارچوب خطمشیهای اعلامی از سوی نخستوزیر و هیئت دولت انجام شود. نقش وزیر دائم هدایت خیل عظیم کارکنان عمومی در بخشهای دولتی، انجام پژوهش، ارائه مشاوره به وزرا و اجرای خطمشی است.
وزرای ارشد را نخستوزیر پس از مشورت با وزیر مربوطه، از بین فهرستی محدود از افراد انتخاب میکند. این فهرست محدود از افراد را «کمیته انتخاب مناصب ارشد»12 به نخستوزیر ارائه میکند. کمیتهای که خود از تعدادی از کارکنان ارشد بخش دولتی تشکیل شده است.
انواع مختلف وزارتخانه و نهادهای دولت
وزارتخانه: همانگونه که پیشتر عنوان شد، از سوی یک وزیر دولتی و یک کارمند ارشد اداره میشوند. برخی از وزارتخانه مانند دفاع، سرتاسر خاک پادشاهی متحد را پوشش میدهند. اما برخی دیگر مانند وزارت کار و بازنشستگی منطقه ایرلند شمالی را پوشش نمیدهد؛ زیر برخی اختیارات دولت مرکزی به دولتهای محلی واگذار شده است.
نهادهای غیروزارتی: این نهادها تحت ریاست یک کارمند ارشد هدایت شده و فاقد وزیر هستند. این نهادها معمولا نقش مقرراتگذاری و بازرسی دارند.
سازمانها و ادارات اجرایی: این سازمانها بخشی از دولت هستند و معمولا به جای تعیین خطمشی، خدماتی را ارائه میکنند. مثال آن اداره صدور گواهینامه رانندگی و پلاک خودرو است.
دیگر نهادهای عمومی: این نهادها سطوح مختلفی از استقلال را دارند اما مستقیما به وزیر پاسخگو هستند. چهار نوع نهاد عمومی غیردولتی در پادشاهی متحد وجود دارد:
- نهادهای عمومی غیردولتی اجرایی که در برخی حوزههای خاص، اقداماتی را برای دولت انجام میدهند، مانند سازمان حفاظت از محیط زیست.
- نهادهای غمومی غیردولتی مشورتی که مشورتهای تخصصی و مستقلی را به وزرا ارائه میکنند، مانند کمیته استانداردهای حیات عامه مردم.
- نهادهای عمومی غیردولتی قضایی که بخشی از نظام قضایی هستند و صلاحیت قضاوت در برخی حوزههای قانونی را دارند، مانند دادگاه استیناف رسیدگی به دعاوی رقابتپذیری اقتصادی.
- هیئتمدیرههای مستقل نظارتی که مسئول مدیریت زندانها و رفتار با زندانیان هستند، مانند هیئت بازرسی علیاحضرت در امور زندانها.
دولتهای محلی
دولت محلی در مناطق اسکاتلند، ولز و ایرلند شمالی مسئول بسیاری از موضوعات داخلی بوده و پارلمانهای محلی قدرت قانونگذاری در این عرصهها را دارند:
- بهداشت
- آموزش
- فرهنگ
- محیط زیست
- حمل و نقل
پارلمان
پارلمان بالاترین نهاد قانونگذاری در پادشاهی متحد است. پارلمان جدای از تصویب و اصلاح قوانین، در مرکزیت نظامی سیاسی این کشور قرار دارد و مهمترین نهاد نمایندگی مردم است. پارلمان همچنین نقشی محوری در تشکیل دولت دارد. انتخابات پارلمان هر پنج سال یکبار برگزار میشود.
دولت این کشور نیز ریشه در پارلمان داشته و به صورت مستقل انتخاب نمیشود؛ بر این اساس میتوان گفت که پارلمان در مرکزیت اعمال حاکمیت در پادشاهی متحد قرار داد و منبع تمامی اقتدار قانونی در کشور است. در واقع هیچ نهاد دیگری بدون مجوز پارلمان حق اعمال قدرت ندارد. همچنین پارلمان میتواند اختیارات اعطا شده به دیگر نهادها را بازستاند. پارلمان همچنین در حصار مصوبات پارلمانهای پیشین قرار نداشته و میتواند تمامی قوانین پیشین را اصلاح و یا جایگزین کند.
ساختار پارلمان
پارلمان به سه بخش تقسیم میشود؛ مجلس عوام، مجلس اعیان و پادشاه/ملکه.
پادشاه/ملکه: نقشآفرینی پادشاه یا ملکه در پارلمان پادشاهی متحد کمی تا قسمتی گیج کننده است. در واقع، ملکه یا پادشاه به جز زمانهای افتتاحیه نشستهای سالانه پارلمان، اجازه حضور را در کاخ وستمینستر (محل پارلمان) ندارد. این سنت ریشه در گذشته دور دارد، جایی که حضور پادشاه یا ملکه در صحن پارلمان به عنوان تهدیدی مستقیم برای استقلال اعضای پارلمان در نظر گرفته میشد. با این حال، تنها دلیلی که ملکه در دوران کنونی بخشی از نظام قانونگذاری این کشور به حساب میآید به این خاطر است که تمامی مصوبات برای مشروعیت و تبدیل شدن به قانون، نیازمند امضای (توشیح ملوکانه) وی هستند. اما باید توجه کرد که ملکه نقش فعالی را در سیاستورزی پارلمان نداشته و شخص پادشاه/ملکه از سال 1708 تاکنون از توشیح مصوبات پارلمان خودداری نکرده است.
مجلس عوام: گاهی اوقات به آن مجلس سفلی نیز گفته میشود. 650 عضو دارد که از طریق انتخابات عمومی که هر پنج سال یکبار در حوزههای انتخابیه مجزا برگزار میشود، انتخاب میشوند. از آنجا که مجلس عوام تماما برخواسته از انتخابات است، مهمترین نهاد نمایندگی منافع عمومی مردم در پادشاهی متحد است. اعضای دولت، که برخواسته از پارلمان هستند، به «جلونشین» موسوم هستند. در مقابل، اعضای ارشد حزب مخالف نیز جلونشینهای حزب مخالف را تشکیل میدهند. اعضای پارلمانی که جلونشین نیستند، به عقبه یا عقبنشین موسوم هستند. همچنین یک رئیس بیطرف، بر مذاکرات و رویههای مجلس عوام نظارت دارد. وظایف مجلس عوام همانند وظایف مجلس اعیان است، با این تفاوت که مجلس عوام به تنهایی میتواند درباره لوایح مالی همچنین مالیاتهای جدید، یا تصویب مخارج دولت تصمیمگیری کند. در این موارد، مجلس اعیان میتواند ملاحظات خود را بیان کند، اما نمیتواند مانع آنها شده و یا آنها را اصلاح کند. صحن مجلس عوام همچنین محل برگزاری نشست هفتگی پرسش از نخسـتوزیر است که هر چهارشنبه برگزار میشود.
مجلس اعیان: مجلس اعیان یا مجلس علیای پارلمان پادشاهی متحد، از مجلس عوام مجزا است، با این حال، هرکدام کار دیگری را کامل میکند. برخلاف مجلس عوام، اکثر اعضای مجلس اعیان (لردها) انتصابی و غیرانتخابی هستند. در واقع ترکیب لردها در مجلس اعیان بسیار پیچیده است، زیرا شیوههای مختلف عضویت در آن وجود دارد. لردهای مجلس اعیان به سه شیوه انتخاب میشوند:
- اعضای مادامالعمر:این افراد به صورت مادامالعمر به عضویت در مجلس اعیان منصوب میشوند، اما القاب آنها به وراثشان منتقل نمیشود. ملکه این نوع از اعضا را براساس توصیه نخستوزیر و به خاطر دستاوردهایی که در طول حیاتشان کسب کردهاند، به عضویت در مجلس اعیان منصوب میکند. این نوع عضویت همچنین به برخی از اعضای مجلس عوام پس از بازنشستگی اعطا میشود. رئیس مجلس عوام هم بنا به تقاضای اعضای مجلس عوام، معمولا به عضویت در مجلس اعیان منصوب میشود. نخستوزیران نیز هنگامی که استعفا میدهند معمولا به عضویت در این مجلس منصوب میشوند.
- اسقفها و اسقفهای اعظم: 26 تن از ارشدترین اسقفهای کلیسای انگلیس عضو مجلس اعیان هستند. زمانی که یک اسقف اعظم بازنشسته میشود، اسقفی که به جای وی منصوب میشود، به عضویت مجلس اعیان در میآید.
- اعضای وراثتی: شیوهای که مبتنی بر حق وراثت برای عضویت در مجلس اعیان بود، در سال 1999 ملغا شد، با این حال 92 تن از کسانی که پیشتر براساس حق وراثت عضو مجلس اعیان بودند، برای عضویت دوباره در مجلس اعیان انتخاب شدند.
در مجلس اعیان نیز یک رئیس بیطرف بر روند مذاکرات نظارت دارد. هرچند که مجلس اعیان را مجلس علیا هم مینامند، اما نسبت به مجلس عوام، در مرتبه پایینتری قرار دارد، زیرا قدرت کمتری دارد و محدودیتهای زیر بر آن اعمال میشود:
- قانون پارلمان مصوب سال 1949 بیان میکند که اگر لایحهای در مجلس اعیان رد شد، در صورتی که مجلس عوام در نشست سال آتی همان مفاد را تصویب کند، به صورت خودکار به قانون تبدیل میشود؛ بر این اساس، مجلس اعیان در عمل تنها میتواند قانونگذاری بر سر یک مسأله خاص را یکسال به تأخیر بیاندازد.
- مجلس اعیان هیچ قدرتی در خصوص ترتیبات مالی دولت (همچون افزایش مالیاتها یا مخارج دولت) ندارد، و تنها میتواند برای یکماه چنین مصوباتی را به تأخیر بیاندازد.
- اعضای مجلس اعیان به صورت داوطلبانه موافقت میکنند که مانع از تصویب قانونی نشوند که به صراحت در برنامه انتخاباتی حزب پیروز عنوان شده است.
کارکردهای پارلمان
کار اصلی پارلمان بررسی و به چالش کشیدن (تحقیق و تفحص از) اقدامات دولت، همچنین بحث، بررسی و تصویب قوانین است. با این حال برخی وظایف دیگر را نیز برعهده دارد.
تحقیق و تفحص: این وظیفه اغلب از طریق کمیتههای منتخب، پرسش از نخستوزیر و پرسش شفاهی یا مکتوب از وزرا، و مذاکرات علنی در مجلس عوام و اعیان انجام میشود.
قانونگذاری: یکی از مهمترین کارکردهای پارلمان، مشروعیتبخشی به قوانین است؛ به این معنا که به نمایندگی از سوی مردم با قوانین ارائه شده از سوی دولت موافقت میشود.
نمایندگی: از آنجا که مجلس عوام تنها بخش منتخب از پارلمان است، نمایندگی دموکراتیک مردم تنها در این مجلس رخ میدهد. انتظار میرود که اعضای مجلس عوام، منافع و نیازهای مردم حوزههای انتخابیه خود را نمایندگی کنند. هر عضو مجلس عوام به طور میانگین نمایندگی 70 هزار نفر را برعهده دارد.
بحث و بررسی: هر دو مجلس عوام و اعیان نشستهایی را برای بحث و بررسی خطمشیهای دولت، قوانین پیشنهادی و موضوعات روز برگزار میکنند. موضوعات به صورت پیشنهادیه یا تذکر از سوی اعضای مجلسین مطرح شده و سپس براساس مجموعهای از قواعد سفت و سخت، مذاکره و بحث و بررسی بر سر آنها برگزار میشود.
نظارت بر دولت: پارلمان قدرت وتو کردن مصوبات دولت را دارد. کمیتههای منتخب تخصصی پارلمان میتوانند به صورت علنی از دولت انتقاد کنند و در شرایط بسیار حاد، مجلس عوام میتواند از طریق رأی عدم اعتماد، دولت را از قدرت خلع کند.
پاسخگو کردن دولت: در هنگامه انتخابات، دولت در مقابل مردم پاسخگو میشود، اما این کار هر پنج سال یکبار رخ میدهد، در نتیجه پارلمان به نمایندگی از مردم و در طول این دوران پنج ساله، دولت را بازخواست کرده و آنها را به پاسخگویی وادار میکنند. این کار از طریق پرسش از وزرا، بررسی و انتقاد از خطمشیها و افشای خطاهای اداری یا فردی انجام میشود که اغلب به استعفا یا عذرخواهی منتهی میشود.
مخالفت: احزاب سیاسی و مخالف دولت بخش مهمی از مجلس عوام هستند. اهمیت آن تاجایی است که اعضای حزب حاکم و مخالف در صحن مجلس عوام مقابل هم مینشینند. نقش احزاب مخالف عبارت است از:
- مشارکت در تدوین خطمشیها و قانونگذاریها از طریق انتقاد سازنده
- مخالفت با پیشنهادهای ارائه شده از سوی دولت که با آنها مخالف هستند
- ارائه خطمشیهای مدنظر خود به منظور افزایش شانس پیروزی خود در انتخابات عمومی بعدی
- ایجاد یک کابینه در سایه قدرتمند و محبوب؛ به این طریق حزب مخالف میتوانند مطمئن باشد که بر تمامی ابعاد دولت نظارت داشته و میتواند در تمامی مسائل از دولت پرسش کرده و آن را به پاسخگویی وادارد، همچنین به معنای این است که اعضای حزب مخالف آماده هستند در صورت پیروزی در انتخابات آتی، مشاغل خاصی را در کابینه آتی برعهده بگیرند.
احزاب سیاسی پادشاهی متحد
کشور پادشاهی متحد حدود 16 حزب بزرگ، 23 حزب کوچک و چهار حزب کوچک محلی دارد. هرچند بیش از 10 حزب دیگر نیز به صورت اسمی حضور دارند که نقش محسوسی در حیات سیاسی این کشور ندارند.
با این حال، 5 حزب عمده اصلی پادشاهی متحد که طی یک دهه اخیر توانستهاند نقشآفرینی عمدهای را در این کشور داشته باشند عبارتند از: «محافظهکار»، «کارگر»، «ملی اسکاتلند»، «لیبرال دموکرات» و «استقلال پادشاهی متحد».
- حزب محافظهکار: حزب حاکم این کشور که رهبری آن (در پی اعلام نتایج همهپرسی خروج انگلیس از اتحادیه اروپا) از دیوید کامرون به ترزا می منتقل شد. از 650 عضو کنونی مجلس عوام، 331 تن آن عضو این حزب هستند.
- حزب کارگر: حزب اصلی مخالف دولت به رهبری جرمی کوربین که 230 عضو در مجلس 650 نفره عوام دارد.
- حزب ملی اسکاتلند: حزبی که محل اصلی تجمع استقلالطلبان و ملیگراهای اسکاتلندی است. رهبر آن نیکولا استرجن است. این حزب با کسب حدود 50 درصد کرسیهای مجلس محلی اسکاتلند، دولت این منطقه را در دست دارد. این حزب همچنین 54 کرسی را در مجلس عوام پادشاهی متحد دارد. جالب اینجاست که 56 کرسی مجلس عوام به منطقه اسکاتلند اختصاص دارد و حزب ملیگرای اسکاتلند توانست 54 کرسی آن را تصاحب کند.
- حزب لیبرال دموکرات: حزب که در انتخابات دو دوره پیش خوش درخشید و توانست دولتی ائتلافی با حزب محافظهکار تشکیل دهد. اما در انتخابات پارلمانی اخیر شکست سنگینی را تحمل کرد و تنها توانست 8 کرسی را در مجلس عوام از آن خود کند. رهبر جدید آن تیم فارون نام دارد.
- حزب استقلال پادشاهی متحد: شهرت این حزب مدیون دو عامل بود. آرمان اصلیاش که خروج از اتحادیه اروپا بود (و نهایتا محقق شد) و رهبر پیشین و جنجالی آن، نایجل فاراژ که به مخالفخوانی با اتحادیه اروپا شهره بود. این حزب در مجلس عوام انگلیس نقش چندان برجستهای نداشته و تنها توانسته بود یک کرسی را در انتخابات پارلمانی اخیر از آن خود کند. اما در انتخابات پارلمانی اروپایی، توانست با کسب 24 کرسی از مجموع سهمیه پادشاهی متحد، حزب اول کشور در این انتخابات شود.
===============
پانویس:
1. United Kingdom of Great Britain and Northern Ireland
2. Head of State
3. Her Majesty's Government
4. Church of England
5. Her Majesty's Most Honourable Privy Council
6. Secretary of State
7. Minister of State
8. Government Minister
9. Backbencher
10 Secretary of State
11. Permanent Secretary
12. Senior Appointment Selection Committe
* این مطلب، صرفاً جهت اطلاعِ مخاطبان، نخبگان، اساتید، دانشجویان و نهایتاً تصمیمسازان و تصمیمگیرانِ عزیز جمهوری اسلامی بازنشر یافته و الزاماً منعکسکنندهی مواضع و دیدگاههای این موسسه نیست.