Jahanpajooh Strategic Studies Institute

جهان پژوه


این روزها در بسیاری از نقاط جهان، این زنان هستند که زمام امور را در دست گرفته‌اند یا در مسیر آن قرار دارند. از آلمان گرفته که صدر اعظمش قدرتمندترین زن جهان است تا هیلاری کلینتون که در آستانه ریاست جمهوری آمریکا قرار دارد. زمانی که ترزا می به دومین نخست وزیر زن انگلستان تبدیل شود، در واقع به جامعه زنان سیاستمدار ارشد جهان می‌پیوندد. در حقیقت اغراق نیست اگر بگوییم در انگلستان سال ۲۰۱۶ تقریبا تمامی شخصیت‌های تاثیرگذار در زندگی مردم، زن هستند.یکی از این زنان نیکولا استورجن، وزیر اول اسکاتلند از توانمندترین بانوان در جزیره بریتانیاست. در حالی که از آن طرف روث دیویدسون، به عنوان یک بانوی سیاستمدار دیگر به رهبری حزب محافظه کار اسکاتلند رسیده است. حتی وزیر اول ایرلند شمالی “آرلن فاستر” نیز یک زن است. دومینیک سندبروک، مورخ بریتانیایی در یادداشتی برای روزنامه دیلی میل به بررسی نقش زنان در سمت‌های عالی سیاسی کشورهای غربی پرداخته و آورده است:این روزها در قیاس با گذشته دیگر زن‌ بودن مانعی فوق بزرگ در مسیر رهبری نبوده و این تنها در انگلیس در حال وقوع نیست. کمی عمیق‌تر هم نگاه کنید خانم کریستین لاگارد را می‌بینید که رئیس صندوق بین‌الملل پول است. با این تفاسیر کاملا ممکن است که طی چند ماه تقریبا تمام شخصیت‌های قدرتمند در جهان را زنان تشکیل دهند.
 
علت  افزایش حضور زنان سیاستمدارچیست؟
بسیاری از دلایلی که علت  افزایش حضور زنان سیاستمدار را توضیح می‌دهد چندان قابل قبول نیست. برای مثال مطالعه یک وب سایت آمریکایی نشان می‌دهد که زنان رهبرانی فوق‌العاده می‌شوند چرا که در میان تمام ویژگی ها، آن ها شنوندگان خوبی هستند،‌ به ارزش ها احترام می‌گذارند و انعطاف پذیرند، اما به هیچ وجه هیچ کس به ترزا می یا نیکولا استورجن به دلیل این که شنوندگان خوبی هستند رای نداده است. جواب واضح به این سوال این است که این رهبران زن موفق بوده‌اند چرا که رقبای مرد آن ها بسیار ضعیف عمل کرده‌اند.تا همین دو هفته پیش هم شاید کسی گمان نمی‌کرد که یک زن در آستانه نخست وزیری انگلیس قرار بگیرد. اگر دیوید کامرون فرار نمی‌کرد، اگر بوریس جانسون از هم فرو نمی‌پاشید، اگر “میشل گوو” از پشت به دوستانش خنجر نمی‌زد، پیش از این که خودش را از پای درآورد، آن زمان ممکن بود ما منتظر یک نخست وزیر مرد دیگر باشیم و آن موقع بود که جامعه سیاست انگلیس به نفرت از زنان متهم می‌شد اما تمامی زنانی که به سمت‌های عالی سیاسی دست یافته‌اند یک اصل مشترک دارند. اگر بخواهیم ساده بگوییم آن ها نماینده نسلی از زنان هستند که نیاز دارند ماهیتی خاص را نشان دهند تا در بین جامعه مردگونه مطرح شوند. این زنان توانایی این را دارند تا به بقایای جنسیت گرایی در میان همکارانشان غلبه کنند.
به طور قطع درست است که طی نیم سده اخیر ما در جهانی برابر طلب زندگی کرده‌ایم. حتی مسن‌ترین زنان یعنی هیلاری کلینتون متولد سال ۱۹۴۷ است و در فضایی بزرگ شده که دختران مانند پسرها خوب و برابر بوده‌اند و فرصت‌ها برای آن ها در دوران جوانی در قیاس با نسل‌های گذشته بیش از اندازه بوده است. اما با این تفاسیر کلینتون باز هم باید بر موانعی که به خاطر زن بودن با آن ها مواجه بوده، غلبه می‌کرده است.
هیلاری کلینتون با وجود این که در دوران تحصیلش در دانشکده حقوق در دانشگاه ییل یک ستاره محسوب می‌شد از او انتظار می‌رفت که شوهرش را به شغل خودش ترجیح دهد. زمانی که بیل کلینتون در سال ۱۹۹۲ کاندیدای ریاست جمهوری آمریکا شد، همسرش مجبور بود سطح خود را تا اندازه یک زن خانه دار پایین بیاورد. هر چیزی که شما درباره هیلاری کلینتون فکر می‌کنید، نشان دهنده ایستادگی بسیار پس از شکست‌های متعدد است.
حتی  بسیار عجیب است که مرکل نیزاز زمان ورودش به کابینه هلموت کوهل در اوایل دهه ۱۹۹۰ چقدر صبر و تحمل به خرج داده آن هم در مقابل کسانی که احتمالا “دخترم” خطابش می‌کرده‌اند.
زمانی که حزب محافظه کار انگلیس از خانم می به عنوان “زنی بسیار سرسخت” یاد کرد، زنان شاغل در سراسر کشور از این که به رسمیت شناخته شده‌اند به وجد آمدند. در تاریخ انگلستان اما زنان دیگری هم بوده‌اند که در مسندهای سیاسی تکیه زده باشند. مارگارت تاچر یکی از این بانوان است که می‌توان از او به عنوان نمونه بارز زنان سیاستمدار یاد کرد. تاچر هرگز خود را فمنیست معرفی نکرد با این حال جنسیتش بزرگ ترین مشخصه درباره او بود. تاچر سال‌ها زخم زبان و شکست را تجربه کرد تا پایش به پارلمان باز شد و مدت بیشتری هم از نگاه‌های جنسیتی آسیب دید تا سرانجام به نخست وزیری رسید.اما در تاریخ این فقط مارگارت رابرتز (تاچر) جوان نبوده که توانسته به سمت‌های عالی سیاسی دست یابد.
در طول تاریخ نمی‌توان الیزابت اول، ملکه اسپانیا در سال ۱۵۸۸ را نادیده گرفت حتی با وجود این که از زن بودنش به عنوان ضعف یاد می‌کرد. کافی است که عقب تر برویم که به کلئوپاترا، آخرین ملکه مصر یا کاترین کبیر ملکه روسیه برسیم. حقیقت این است که در طول تاریخ زنان برای رسیدن به سطحی در امور سیاسی باید ویژگی‌های خاص و یگانه‌ای می‌داشتند.ملکه انگلستان نیز یکی دیگر از این نمونه‌هاست که پس از ۶۴ سال تنها عضو خاندان سلطنتی است که تا این اندازه حکومت کرده است. شاید ملکه انگلیس تجربه خوبی از همکاری با اولین نخست وزیر زن خود نداشته باشد اما پس از داشتن چهار نخست‌وزیر مرد به نظر می‌رسد اکنون کنار رفتن کامرون را انتظار می‌کشد تا بتواند با زنی که به دنبال تغییر است درباره مسائل گفت‌وگو کند.


* این مطلب، صرفاً جهت اطلاعِ مخاطبان، نخبگان، اساتید، دانشجویان و نهایتاً تصمیم‌سازان و تصمیم‌گیرانِ عزیز جمهوری اسلامی بازنشر یافته و الزاماً منعکس‌کننده‌ی مواضع و دیدگاه‌های این موسسه نیست.


نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی