شانزده مطالعه علمی رفتاری و عصبشناسانه گردآوری شده و با بررسی آنها به این نتیجه میرسیم که [در ایالات متحده] تفاوتهای میان جمهوریخواهان [محافظهکار] و دموکراتها (لیبرال / آزادیخواه] بیشتر از تفاوتهای سطحی است. به گفته استیون مارکاف، "اصولاً، برای هزارهها طرفهای مختلف داشتهاند سر هم داد میکشیده اند، و ما میخواهیم دریابیم که علت ریشهای این در کجا میتواند باشد." افرادی که گرایشهای سیاسی یکسانی دارند چه نقاط مشترک دیگری با هم دارند؟ آیا تنها حس همدردی و همدلی، هواداران یک نامزد انتخاباتی را گردهم میآورد؟ آیا گرایشات سیاسی افراد میتواند منشاء ژنتیکی داشتهباشد؟ اساساً واکنش به انتخاب یک نامزد سیاسی "عاطفی" است یا "عقلانی"؟
پژوهشها نشان میدهد محافظهکاران و لیبرالها نه تنها متفاوت رأی میدهند بلکه ساختار مغز آنان نیز با هم تفاوتهایی دارد. امروزه تحقیقات در روانشناسی سیاسی سبب پدیدآمدن عنوانی به نام نوروساینس سیاسی یا نوروپلیتیک(Neuropoltics) شدهاست. هدف از نوروپلیتیک، گردآوری و یکپارچهسازی نظریات و روشها به منظور بررسی مکانیسمهای شناختی عصبی در شناخت و رفتار سیاسی است. نوروساینس سیاسی دامنه وسیعی از علوم مانند نوروساینس، علوم سیاسی، روانشناسی، ژنتیکرفتاری، پریماتولوژی و الهیات را دربر میگیرد.در ادامه نتیجه یافتههای علمی شانزده مطالعه در جدول زیر ارائه شده است:
جدول زیر عملکرد مغزی لیبرالها و محافظهکاران را در سنین مختلف و همچنین گرایش های سیاسی دموکراتها و جمهوریخواهان نشان می دهد. 68% افراد انقلابی عملکرد مغزی محافظه کارانه را نمایش می دهند . 25% آزادیخواهان عملکر د مغزیشان محافظهکارانه است و 30% افراد مستقل عملکرد مغزی محافظه کارانه دارند.
با افزایش سن عملکرد مغزی محافظهکارانه افزایش مییابد. این موضوع از این نظر حائز اهمیت است که پیشبینی رفتار انتخاب کنندگان در انتخابات بستگی به اکثریت سنی شرکت کننده خواهد داشت. مثلا شاید قابل پیش بینی باشد زمانی که متولدین دهه 60 به سنین میانسالی برسند به دلیل جمعیت زیاد این دهه سنی تا بیست یا سی سال کشور ایران توسط افرادی با عملکرد مغزی محافظه کارانه اداره خواهد شد.
البته این تحقیقات در چند مورد، هنوز پاسخ روشنی ندارد. مثلاً این که افرادی که اصولا فاقد گرایش سیاسی هستند، عملکرد مغزیشان چگونه است؟ یا عملکرد مغزی تروریستها چگونه است؟ هر چند ظاهراً مطالعاتی در این خصوص در حال انجام است.
* متون سیاستی منتشر شده در جهان پژوه، بیانگر دیدگاه نویسندگان بوده و لزوما نظر این موسسه نیست.
مراجع:
1.https://en.wikipedia.org/wiki/Neuropolitics
2.http://2012election.procon.org/view.resource.php?resourceID=004818
3. Michael D. Dodd, PhD, Amanda Balzer, PhD, Carly Jacobs, MA, Michael Gruszczynski, MA, Kevin B. Smith, PhD, and John R. Hibbing, PhD, "The Left Rolls with the Good; The Right Confronts the Bad. Physiology and Cognition in Politics," Philosophical Transactions of the Royal Society B: Biological Sciences, Mar. 5, 2012
4.Scott Eidelman, PhD, Christian S. Crandall, PhD, Jeffrey A. Goodman, PhD, and John C. Blanchar, "Low-Effort Thought Promotes Political Conservatism," Society for Personality and Social Psychology, 2012
5.Kevin B. Smith, PhD, Douglas Oxley, PhD, Matthew V. Hibbing, PhD, John R. Alford, PhD, and John R. Hibbing, PhD, "Disgust Sensitivity and the Neurophysiology of Left-Right Political Orientations," PLOS ONE, Oct. 19, 2011
6.Ryota Kanai, PhD, Tom Feilden, Colin Firth, and Geraint Rees, PhD, "Political Orientations Are Correlated with Brain Structure in Young Adults," Current Biology, Apr. 7, 2011
7.Erik G. Helzer and David A. Pizarro, PhD, "Dirty Liberals! Reminders of Physical Cleanliness Influence Moral and Political Attitudes," Psychological Science, Mar. 18, 2011
8.glas R. Oxley, PhD, Kevin B. Smith, PhD, John R. Alford, PhD, Matthew V. Hibbing, PhD, Jennifer L. Miller, Mario Scalora, PhD, Peter K. Hatemi, PhD, and John R. Hibbing, PhD, "Political Attitudes Vary with Physiological Traits," Science, Sep. 19, 2008
پژوهشها نشان میدهد محافظهکاران و لیبرالها نه تنها متفاوت رأی میدهند بلکه ساختار مغز آنان نیز با هم تفاوتهایی دارد. امروزه تحقیقات در روانشناسی سیاسی سبب پدیدآمدن عنوانی به نام نوروساینس سیاسی یا نوروپلیتیک(Neuropoltics) شدهاست. هدف از نوروپلیتیک، گردآوری و یکپارچهسازی نظریات و روشها به منظور بررسی مکانیسمهای شناختی عصبی در شناخت و رفتار سیاسی است. نوروساینس سیاسی دامنه وسیعی از علوم مانند نوروساینس، علوم سیاسی، روانشناسی، ژنتیکرفتاری، پریماتولوژی و الهیات را دربر میگیرد.در ادامه نتیجه یافتههای علمی شانزده مطالعه در جدول زیر ارائه شده است:
البته این تحقیقات در چند مورد، هنوز پاسخ روشنی ندارد. مثلاً این که افرادی که اصولا فاقد گرایش سیاسی هستند، عملکرد مغزیشان چگونه است؟ یا عملکرد مغزی تروریستها چگونه است؟ هر چند ظاهراً مطالعاتی در این خصوص در حال انجام است.
* متون سیاستی منتشر شده در جهان پژوه، بیانگر دیدگاه نویسندگان بوده و لزوما نظر این موسسه نیست.
مراجع:
1.https://en.wikipedia.org/wiki/Neuropolitics
2.http://2012election.procon.org/view.resource.php?resourceID=004818
3. Michael D. Dodd, PhD, Amanda Balzer, PhD, Carly Jacobs, MA, Michael Gruszczynski, MA, Kevin B. Smith, PhD, and John R. Hibbing, PhD, "The Left Rolls with the Good; The Right Confronts the Bad. Physiology and Cognition in Politics," Philosophical Transactions of the Royal Society B: Biological Sciences, Mar. 5, 2012
4.Scott Eidelman, PhD, Christian S. Crandall, PhD, Jeffrey A. Goodman, PhD, and John C. Blanchar, "Low-Effort Thought Promotes Political Conservatism," Society for Personality and Social Psychology, 2012
5.Kevin B. Smith, PhD, Douglas Oxley, PhD, Matthew V. Hibbing, PhD, John R. Alford, PhD, and John R. Hibbing, PhD, "Disgust Sensitivity and the Neurophysiology of Left-Right Political Orientations," PLOS ONE, Oct. 19, 2011
6.Ryota Kanai, PhD, Tom Feilden, Colin Firth, and Geraint Rees, PhD, "Political Orientations Are Correlated with Brain Structure in Young Adults," Current Biology, Apr. 7, 2011
7.Erik G. Helzer and David A. Pizarro, PhD, "Dirty Liberals! Reminders of Physical Cleanliness Influence Moral and Political Attitudes," Psychological Science, Mar. 18, 2011
8.glas R. Oxley, PhD, Kevin B. Smith, PhD, John R. Alford, PhD, Matthew V. Hibbing, PhD, Jennifer L. Miller, Mario Scalora, PhD, Peter K. Hatemi, PhD, and John R. Hibbing, PhD, "Political Attitudes Vary with Physiological Traits," Science, Sep. 19, 2008