جک استراو وزیر امور خارجه اسبق انگلیس در گفت و گوی تفصیلی
با خبرگزاری مهر به نکات قابل تاملی در خصوص مسائل جاری در سیاست خارجی و
منطقه ای کشور متبوعش اشاره کرده است.
وی هر چند زیرکانه سعی کرده از پاسخ به برخی سوالات کلیدی شانه خالی کند اما در میان سوال و جواب های رد و بدل شده می توان برخی استراتژی های کلان سیاسی و فرهنگی لندن در قبال تحولات جهان اسلام و نظام بین الملل را رصد کرد.
در این خصوص نکاتی وجود دارد که به آنها اشاره می کنیم:
الف) آدرس غلط انگلیسی ها در خصوص داعش
یکی از نکاتی که در اظهارات جک استراو جلب نظر می کند، گذار آشکار وی از پیشینه حمایت های انگلیس از داعش، القاعده و گروه های تروریستی ـ تکفیری در منطقه است. به عبارت بهتر، جک استراو به عنوان چهره کلیدی دولت تونی بلر ـ که اشغال عراق در دوران وی صورت گرفت ـ در سخنان خود هیچ گاه از خطوط قرمز ترسیم شده از سوی اتاق فکر لندن مبنی بر اثبات حمایت های پشت پرده لندن از داعش و دیگر گروه های تروریستی و تکفیری در منطقه عبور نمی کند. خط قرمزی که همه احزاب انگلیسی، اعم از کارگر، محافظه کار و لیبرال دموکرات نسبت به آن به شدت مراقب اند.
از سوی دیگر، جک استراو سیاست های تسلیحاتی دولت انگلیس در منطقه را در قالب سیاست هایی محکم و دقیق مورد شناسایی و تحلیل قرار داده است. او مدعی است که تسلیحات انگلیسی به گروه های تروریستی تکفیری در منطقه نمی رسد و حکومت های واسطه سعودی و قطری نیز نسبت به این مسئله پایبند هستند. وی در این باره می گوید: «من کاملا مطمئن هستم تسلیحاتی که لندن به ریاض فروخته، نصیب داعش نشده است. سیستمی که انگلستان برای مجوز صادرات اسلحه به دیگر کشورها رعایت می کند، خیلی سفت و سخت است. از آنجایی که شخصا این مجوزها را ندیده ام نمی توانم به نمونه خاصی از آنها اشاره کنم.»!!
وزیر امور خارجه اسبق انگلیس در حالی با قاطعیت تمام از موضوع عدم ارسال سلاح های انگلیس به تکفیری ها سخن به میان می آورد که به قول خود، مجوز قراردادهای تسلیحاتی انگلیس به کشورهای عربی حامی تروریسم را خود مشاهده نکرده است! به راستی این تناقض آشکار چگونه قابل تحلیل است؟
ب) تاکید بر مجادله شیعه و سنی در منطقه
موضوع دیگری که باید در این خصوص مدنظر قرار گیرد، اصرار مقامات انگلیسی مبنی بر تشدید مناقشه شیعه ـ سنی در منطقه است. همان گونه که بارها به اثبات رسیده، یکی از طرح ها و راهبردهای کلان انگلیس در منطقه و جهان اسلام، ایجاد اختلاف و منازعه میان پیروان فرق و مذاهب اسلامی است. «مستر همفر»، «لورنس عربستان» و دیگر مهره ها و نمادهای ایجاد و تشدید این مناقشه همچنان در دل صفحات تاریخ جهان اسلام به عنوان حقایقی تلخ قابل مشاهده هستند.
با این وجود؛ تاکید مقامات امروزی انگلیس بر تشدید مناقشه شیعه و سنی و هدایت اختلافات و منازعات منطقه در این چارچوب، استراتژی دیگری است که سیاستمداران انگلیسی خود را نسبت به آن پایبند می دانند. جک استراو مدعی است که وهابیت در پی تطهیر اسلام است، اما به بخش واقعی ماجرا اشاره نمی کند که انگلیس چگونه در پی تطهیر وهابیت است!
ج) تاکتیک نادیده انگاری تحولات خونین یمن
زمانی که استراو با سوال خبرنگار مهر در خصوص تحولات خونین یمن مواجه می شود، بی درنگ مدعی می شود: «یمن یکی از فقیرترین کشورها در منطقه و جهان به شمار می رود و کشورهای غربی منافع و یا سرمایه گذاری های چندانی در آن ندارند و این موجب شده که مردم ارتباط چندانی با آن نداشته باشند.»!!
جک استراو در حالی این سخن را به میان می آورد که تاکنون چندین قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل متحد علیه کشتار زنان و کودکان بی دفاع یمنی از سوی آمریکا، انگلیس و فرانسه وتو شده یا فرصت طرح آنها از سوی همین کشورها گرفته شده است.
به راستی اگر یمن کشوری کوچک و بی اهمیت و فقیر محسوب می شود، چرا غرب در حمایت از کشتار یمنی ها توسط آل سعود سینه سپر کرده است؟ از سوی دیگر، چرا کشورهایی مانند انگلیس در پی تجزیه یمن و استقرار نیروهای القاعده و آل سعود در آن ـ برای جلوگیری از استقرار حکومت مردمی انصارالله ـ هستند؟
اینها سوالاتی است که جک استراو و امثال او اساسا علاقه ای برای پاسخ به آنها ندارند.
د) استمرار استراتژی نفوذ در ایران
یکی دیگر از گلوگاه های مهم اظهارات جک استراو مربوط به استراتژی نفوذ انگلیس در ایران است. استراو ابراز علاقه کرده است که کشورش تعداد نمایندگی های خود را در ایران افزایش دهد! استراو که در دوران حضور خود در مسند وزارت خارجه انگلیس یکی از حامیان برخورد سخت با مخالفان غرب در منطقه محسوب می شد، هم اکنون سخن از روابط دیپلماتیک و افزایش ارتباطات تهران ـ لندن به میان می آورد.
بدیهی است که در ماورای اظهارات معنادار استراو، تلاش برای نفوذ در ایران ـ و نه ارتباط خالصانه با تهران ـ نهفته است. استراتژی «نفوذ» به مثابه پازلی است که قطعات ریز و درشت گوناگونی دارد. در این میان، سیاستمداران سابق انگلیسی نیز در تکمیل و چینش قطعات این پازل در کنار یکدیگر نقش دارند. درست مانند نقشی که استراو هم اکنون در کسوت یک دیپلمات ارشد سابق انگلیسی ایفا می کند.
وی هر چند زیرکانه سعی کرده از پاسخ به برخی سوالات کلیدی شانه خالی کند اما در میان سوال و جواب های رد و بدل شده می توان برخی استراتژی های کلان سیاسی و فرهنگی لندن در قبال تحولات جهان اسلام و نظام بین الملل را رصد کرد.
در این خصوص نکاتی وجود دارد که به آنها اشاره می کنیم:
الف) آدرس غلط انگلیسی ها در خصوص داعش
یکی از نکاتی که در اظهارات جک استراو جلب نظر می کند، گذار آشکار وی از پیشینه حمایت های انگلیس از داعش، القاعده و گروه های تروریستی ـ تکفیری در منطقه است. به عبارت بهتر، جک استراو به عنوان چهره کلیدی دولت تونی بلر ـ که اشغال عراق در دوران وی صورت گرفت ـ در سخنان خود هیچ گاه از خطوط قرمز ترسیم شده از سوی اتاق فکر لندن مبنی بر اثبات حمایت های پشت پرده لندن از داعش و دیگر گروه های تروریستی و تکفیری در منطقه عبور نمی کند. خط قرمزی که همه احزاب انگلیسی، اعم از کارگر، محافظه کار و لیبرال دموکرات نسبت به آن به شدت مراقب اند.
از سوی دیگر، جک استراو سیاست های تسلیحاتی دولت انگلیس در منطقه را در قالب سیاست هایی محکم و دقیق مورد شناسایی و تحلیل قرار داده است. او مدعی است که تسلیحات انگلیسی به گروه های تروریستی تکفیری در منطقه نمی رسد و حکومت های واسطه سعودی و قطری نیز نسبت به این مسئله پایبند هستند. وی در این باره می گوید: «من کاملا مطمئن هستم تسلیحاتی که لندن به ریاض فروخته، نصیب داعش نشده است. سیستمی که انگلستان برای مجوز صادرات اسلحه به دیگر کشورها رعایت می کند، خیلی سفت و سخت است. از آنجایی که شخصا این مجوزها را ندیده ام نمی توانم به نمونه خاصی از آنها اشاره کنم.»!!
وزیر امور خارجه اسبق انگلیس در حالی با قاطعیت تمام از موضوع عدم ارسال سلاح های انگلیس به تکفیری ها سخن به میان می آورد که به قول خود، مجوز قراردادهای تسلیحاتی انگلیس به کشورهای عربی حامی تروریسم را خود مشاهده نکرده است! به راستی این تناقض آشکار چگونه قابل تحلیل است؟
ب) تاکید بر مجادله شیعه و سنی در منطقه
موضوع دیگری که باید در این خصوص مدنظر قرار گیرد، اصرار مقامات انگلیسی مبنی بر تشدید مناقشه شیعه ـ سنی در منطقه است. همان گونه که بارها به اثبات رسیده، یکی از طرح ها و راهبردهای کلان انگلیس در منطقه و جهان اسلام، ایجاد اختلاف و منازعه میان پیروان فرق و مذاهب اسلامی است. «مستر همفر»، «لورنس عربستان» و دیگر مهره ها و نمادهای ایجاد و تشدید این مناقشه همچنان در دل صفحات تاریخ جهان اسلام به عنوان حقایقی تلخ قابل مشاهده هستند.
با این وجود؛ تاکید مقامات امروزی انگلیس بر تشدید مناقشه شیعه و سنی و هدایت اختلافات و منازعات منطقه در این چارچوب، استراتژی دیگری است که سیاستمداران انگلیسی خود را نسبت به آن پایبند می دانند. جک استراو مدعی است که وهابیت در پی تطهیر اسلام است، اما به بخش واقعی ماجرا اشاره نمی کند که انگلیس چگونه در پی تطهیر وهابیت است!
ج) تاکتیک نادیده انگاری تحولات خونین یمن
زمانی که استراو با سوال خبرنگار مهر در خصوص تحولات خونین یمن مواجه می شود، بی درنگ مدعی می شود: «یمن یکی از فقیرترین کشورها در منطقه و جهان به شمار می رود و کشورهای غربی منافع و یا سرمایه گذاری های چندانی در آن ندارند و این موجب شده که مردم ارتباط چندانی با آن نداشته باشند.»!!
جک استراو در حالی این سخن را به میان می آورد که تاکنون چندین قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل متحد علیه کشتار زنان و کودکان بی دفاع یمنی از سوی آمریکا، انگلیس و فرانسه وتو شده یا فرصت طرح آنها از سوی همین کشورها گرفته شده است.
به راستی اگر یمن کشوری کوچک و بی اهمیت و فقیر محسوب می شود، چرا غرب در حمایت از کشتار یمنی ها توسط آل سعود سینه سپر کرده است؟ از سوی دیگر، چرا کشورهایی مانند انگلیس در پی تجزیه یمن و استقرار نیروهای القاعده و آل سعود در آن ـ برای جلوگیری از استقرار حکومت مردمی انصارالله ـ هستند؟
اینها سوالاتی است که جک استراو و امثال او اساسا علاقه ای برای پاسخ به آنها ندارند.
د) استمرار استراتژی نفوذ در ایران
یکی دیگر از گلوگاه های مهم اظهارات جک استراو مربوط به استراتژی نفوذ انگلیس در ایران است. استراو ابراز علاقه کرده است که کشورش تعداد نمایندگی های خود را در ایران افزایش دهد! استراو که در دوران حضور خود در مسند وزارت خارجه انگلیس یکی از حامیان برخورد سخت با مخالفان غرب در منطقه محسوب می شد، هم اکنون سخن از روابط دیپلماتیک و افزایش ارتباطات تهران ـ لندن به میان می آورد.
بدیهی است که در ماورای اظهارات معنادار استراو، تلاش برای نفوذ در ایران ـ و نه ارتباط خالصانه با تهران ـ نهفته است. استراتژی «نفوذ» به مثابه پازلی است که قطعات ریز و درشت گوناگونی دارد. در این میان، سیاستمداران سابق انگلیسی نیز در تکمیل و چینش قطعات این پازل در کنار یکدیگر نقش دارند. درست مانند نقشی که استراو هم اکنون در کسوت یک دیپلمات ارشد سابق انگلیسی ایفا می کند.