سیاست آمریکا در توسعه همکاری با کشورهای شرق آسیا و کاهش اهمیت خاورمیانه در چشم این کشور، از زمان روی کار آمدن دولت «اوباما» به طور جدی مطرح و پیگیری شد. تحلیلگران مسائل آمریکا، دلایل عمده اتخاذ این سیاست را در چند نکته می دانند:
-ثبات سیاسی و امنیتی شرق آسیا نسبت به خاورمیانه
-کشف شن های نفتی در آمریکا که این کشور را تا سال ۲۰۱۸ به بزرگترین تولید کننده نفت خام جهان تبدیل کرده و در نتیجه دیگر نیاز چندانی به نفت کشورهای خاورمیانه نخواهد داشت
-توسعه اقتصادی و وجود زیرساخت های صنعتی لازم در شرق آسیا جهت انجام پروژه های اقتصادی مشترک با آمریکا
-حمایت از متحدین آمریکا در شرق و جنوب شرق آسیا در برابر خطر بالقوه چین در این منطقه و کنترل این کشور با استفاده از انجام گشت های مشترک دریایی و هوایی با متحدین خود مانند فیلیپین، ژاپن و استرالیا در اقیانوس آرام
-کنترل تهدید موشکی کره شمالی با تاسیس پایگاه های نظامی آمریکا در کره جنوبی و ویتنام
اما نکته نسبتا جدید دیگری که این روزها جهتی تازه به تحولات منطقه شرق آسیا داده، قرار داشتن بخش وسیعی از سرزمین های روسیه زیر چتر سامانه دفاع موشکی آمریکا در کره جنوبی است. مقام های روسیه طی روزهای گذشته به شدت به این عمل آمریکا اعتراض کرده و معتقدند حرکت این کشور امنیت و ثبات را در منطقه آسیا – آرام به هم میزند.
اما ظاهرا روسیه تنها به اعتراض بسنده نکرده و در پی به کارگیری سیاست اتخاذ شده توسط آمریکا علیه خود این کشور است که البته این کار روس ها مساله جدیدی نیست. پیش از این نیز روسیه در سال ۱۹۹۳ و در ماجرای طرح موسوم به SDI که در زمان «رونالد ریگان»، رئیس جمهوری وقت آمریکا پیشنهاد و اجرا شد، سیاست مشابهی را در برابر آمریکا به کار گرفت و باعث تلف شدن سرمایه هشتاد میلیون دلاری آمریکا شدند.
روسیه این بار هم از طرح خود آمریکا یعنی توسعه همکاری های تجاری با کشورهای جنوب و جنوب شرق آسیا یا در اصطلاح اعضای پیمان آ سه آن (ASEAN) علیه این کشور استفاده کرد. به نظر می رسد پس از نزدیک به هشت سال هزینه آمریکا برای پیاده سازی این استراتژی خود در منطقه تحت عنوان پیمان TPP و طرح های نظامی پر هزینه وابسته به آن، روسیه با کمترین هزینه در حال پر کردن جای آمریکا در این طرح است. اما چگونه؟
همانطور که می دانیم کشورهای عضو پیمان «آ سه آن» قرار است روزهای ۱۹ و ۲۰ ماه جاری میلادی در قالب اجلاسی مشترک با روسیه در شهر سوچی این کشور دور هم جمع شوند و به بحث در مورد راه های افزایش همکاری اقتصادی، نظامی و صنعتی اعضای این پیمان با روسیه به گفتگو بپردازند. در همین راستا، روسای جمهور کشورهای عضو «آ سه آن» از چند روز قبل به صورت تک تک وارد سوچی شده اند و رهبران آنها با «ولادیمیر پوتین»، رئیس جمهوری و یا «دیمتیتری مدودوف»، نخست وزیر این کشور دیدارهایی مجزا داشته و یا خواهند داشت. در ادامه به روابط برخی از این کشورها با روسیه و قراردادهای امضا شده آنها با این کشور طی چند روز گذشته و آینده خواهیم پرداخت:
میانمار:
«ولادیمیر پوتین» نخستین مقام روسیه است که با رئیس جمهور جدید میانمار دیدار می کند. همانطور که می دانیم میانمار از کشورهای استراتژیک در شرق آسیا برای آمریکا به حساب می آید. برای اثبات این ادعا می توان به مداخلات مستقیم آمریکا و به خصوص شخص «هیلاری کلینتون» در زمان تصدی وزارت خارجه این کشور در ماجرای آزادی و حمایت از «آنگ سان سوچی» رهبر مخالفان این کشور اشاره کرد. همسایگی میانمار با تایلند، متحد آمریکا و همچنین چین نیز موقعیت میانمار را برای آمریکا بیش از پیش حساس کرده است. «یوری یوشاکوف»، دستیار رئیس جمهور روسیه از دیدار سازنده میان رهبران دو کشور روسیه و میانمار خبر داد و اعلام کرد که دو طرف قرار است در زمینه های حمل و نقل هوایی مسافربری، تولیدات معدنی، مخابرات، بخش های دیگر حمل و نقل و انرژی قراردادهایی با یکدیگر امضا کنند.
برونئی:
دیدار با سلطان حسن، پادشاه برونئی نیز قرار ملاقات دوم پوتین خواهد بود که دو طرف قرار است طی آن در زمینه همکاری های سیاسی و اقتصادی به گفتگو بپردازند. بخش های انرژی، صنایع زیر ساخت و کشاورزی از بخش های مورد علاقه دو طرف در توسعه همکاری های دو جانبه خواهد بود. همچنین مذاکره در مورد تجهیز ناوگان نظامی برونئی و حضور کشتی های نیروی دریایی روسیه در بندرهای این کشور نیز به گفته کرملین از موضوعات مورد همکاری میان دو کشور خواهند بود.
تایلند:
گرفتن بازارهای اقتصادی و البته همکاری های استراتژیک با تایلند به عنوان یکی از متحدین اصلی آمریکا در منطقه آسیا – آرام برای روسیه از اهمیت زیادی برخوردار است. اما چه نوعی از همکاری با تایلند مورد نظر روس ها خواهد بود؟ به گفته مقام های روس، دو کشور قرار است در مورد همکاری های نظامی – فنی و در بخش انرژی نیز شرکت های گاز پروم، نواتک و روزنف نیز به امضای قرارداد هایی با تایلند در زمینه صادرات گاز «ال ان جی»، نفت، فرآورده های نفتی و تولید مشترک فرآورده های سوختی با یکدیگر همکاری کنند.
کامبوج:
یکی دیگر از دیدارهای «ولادیمیر پوتین» در حاشیه این اجلاس با نخست وزیر کامبوج خواهد بود که به گفته «یوشاکوف»، دو کشور قرار است در زمینه های نظامی، سرمایه گذاری و تجارت دوجانبه با یکدیگر گفتگو کنند. در ضمن قرار است در این دیدار راه های رساندن حجم تجاری میان روسیه و کامبوج به ۱.۵۲ میلیون دلار در سال مورد بررسی قرار گیرد.
مالزی:
با اینکه مالزی عضو گروه کشورهای عدم تعهد است، اما همانطور که می دانیم اولا کارکرد این اجلاس مربوط به دوران جنگ سرد بوده و در ضمن مالزی بیش از ۳ دهه است که سیاست اقتصاد لیبرالیستی را برای خود برگزیده و طبیعتا همین مساله به همراه روابط نه چندان خوب این کشور با چین که به گذشته های دور باز می گردد و از مشکلات منطقه ای کهنه به حساب می آید، باعث شده تا این کشور طی سالهای اخیر به شدت به آمریکا نزدیک شود. لذا نزدیک شدن روسیه به مالزی از طرفی می تواند بازار این کشور را از انحصار آمریکا و ژاپن در آورد و از سوی دیگر تا حدی تعدیل کننده درگیری های سیاسی میان این کشور و چین شود. مهمترین بخش از قراردادهای مورد علاقه دو طرف بیشتر در بخش انرژی و همکاری های نظامی است.
ویتنام:
کشورهایی مانند ویتنام به لحاظ ماهیت نظام سیاسی حاکم بر آنها طبیعتا علاقه زیادی نسبت به توسعه روابط خود با روسیه از خود نشان می دهند. حاکمیت حزب کمونیست در این کشور و تاریخ تلخ جنگ با آمریکا کار را برای افزایش همکاری های بیش از پیش موثر با این کشور برای روسیه آسان می کند. رئیس جمهور ویتنام روز ۱۶ ماه مه و در بدو ورود به سوچی ی یک سخنرانی مطبوعاتی از اعتماد کامل کشورش به روسیه سخن گفت. دو کشور قرار است حجم تجارت دو جانبه خود را تا سال ۲۰۲۰ به بیش از ۱۰ میلیون دلار در سال برسانند. روسیه و ویتنام حتی سال گذشته قرارداد تجارت آزاد دو جانبه نیز با یکدیگر امضا کردند.
اهمیت قراردادها:
با نگاهی ساده به تمامی قراردادهای مذکور میان روسیه و کشورهای عضو «آ سه آن» دو نکته مهم به ذهن خطور می کند:
سرمایه گذاری های انجام شده توسط روسیه عمدتا قرار است در بخش های نظامی، زیر ساختی و نظامی انجام شود. این نوع سرمایه گذاری به لحاظ ماهوی نوعی سرمایه گذاری پایدار و بلند مدت به حساب می آید. بر اساس تئوری های نوین وابستگی، نتیجه سرمایه گذاری های مذکور، تماما وابستگی این کشورها به روسیه در بخش های اعلام شده را به دنبال خواهند داشت. پس کشورهای طرف قرارداد برای سالهای متمادی در بخش های انرژی و نظامی محتاج روسیه خواهند شد.
با نگاهی به نقشه جغرافیایی کشورهای طرف قرارداد با روسیه، می توانیم متوجه شویم که این کشور در صدد پا گذاشتن به جولانگاه نسبتا انحصاری آمریکا در منطقه آسیای شرق و جنوب شرق است. مثلا همانطور که گفته شد، یکی از موارد قراردادها با برونئی، مربوط به حضور نظامی روسیه در بندرهای این کشور است. همینطور با نزدیک تر شدن روابط میان روسیه و کشورهای مذکور و استفاده از پتانسیل ویتنام و چین، کشتی ها و جنگنده های روسیه قادر خواهند بود در کنار گشت های دریایی آمریکا در منطقه حضوری پر رنگ در دریای چین داشته باشد. حتی در صورت اتخاذ یک دیپلماسی هوشمندانه و موفق، هر یک از این کشورها می توانند محل خوبی برای استقرار سامانه دفاع موشکی روسیه در کنار مرزهای شرقی خود باشند. در چنین شرایطی چین نیز مسلما می تواند در شرایطی بسیار ساده تر از مناطق مورد مناقشه دریای جنوبی چین دفاع کند و نوعی توازن قوا در منطقه ایجاد خواهد شد که نهایتا منجر به حفظ ثبات و امنیت بیشتر در دریای چین، منطقه آسیا – آرام و حتی بخش هایی از اقیانوس هند خواهد شد. از منظر تاریخی و سیاست های کلاسیک نیز، این همان سیاستی است که روس ها از زمان پتر کبیر تا کنون برای رسیدن به آن تلاش می کنند و آن دستیابی به آبهای گرم است.