در روزهای اخیر با توجه به هماهنگی و همکاری نیروهای مختلف در عراق و سوریه، وضعیت داعش در هر دو کشور تضعیف شده و نیروهای آن در حال عقب نشینی و از دست دادن مواضعشان هستند. در عراق ارتش این کشور هم زمان با عملیات فلوجه، جبهه موصل را نیز علیه داعش باز کرده اند که این امر سبب شده است تا داعش از نقاط مختلف دچار تنش شده و تمامی مسیرهای امداد آنها قطع شود. در سوریه نیز حملات گسترده جنگنده های سوری به مراکز داعش در مناطق مختلف ادامه دارد و تلفات بالای این گروه تروریستی را به دنبال داشته است. بنابراین به نظر می رسد در شرایط فعلی داعش در میدان نبردهای نظامی تحت فشار و محدودیت های بسیاری قرار گرفته است و نقاط استراتژیک تحت تسلط خود را یک به یک از دست می دهد.
با این وجود موفقیت های مکرر در عقب راندن داعش در عراق و سوریه نباید سبب غفلت از عواقب احتمالی این امر شود. داعش تنها یک گروه تروریستی مسلح نیست؛ بلکه نماینده یک طرز فکر و ایدئولوژی افراطی است که قرائت و تفسیری خشن از اسلام دارد و به خاطر نگرش های وحشیانه اش بر ضد سایر مذاهب اسلامی و اقلیت های دینی معروف است. این گروه حدود 25 تا 27 هزار عضو از کشورهای مختلف دارد و شبه جزیره عربستان، شمال آفریقا، اندلس تا خراسان بزرگ در نقشه ترسیمی آنها برای اعمال خلافتشان قرار دارد. همچنین منابع مالی سرزمین های اشغال شده به خصوص نفت و آثار باستانی، گروگانگیری و حمایت های مالی برخی از کشورهای منطقه از این گروه تروریستی سبب شده است تا داعش از نظر لجستیکی نیز در وضعیت مناسبی قرار بگیرد و از امکان گسترش حوزه نفوذ و عملکرد خود برخوردار باشد.
بنابراین صرف عقب راندن نظامی داعش از برخی شهرهای سوریه و عراق نباید به عنوان پیروزی مطمئن و نهایی در برابر این گروه تلقی شود. بلکه بر عکس شکست های این گروه افراطی می تواند به معنای خطرناک تر شدن آن و تلاش برای تغییر حوزه های عملکردی اش باشد. گسترش حوزه های نفوذ در کشورهای پر آشوب با شرایط دولت – ملت سازی ضعیف همچون لیبی، نیجریه، لبنان، یمن و افغانستان می تواند از جمله سیاست های جدید داعش برای جبران شکست های اخیرش در عراق و سوریه باشد. همچنین گسترش فعالیت های تروریستی در کشورهای امن و با ثبات به خصوص کشورهای غربی، می تواند از دیگر تاکتیک های این مار زخم خورده افراط گرا برای اثبات قدرت و حوزه نفوذش باشد. کمااین که بزرگترین حادثه تیراندازی تاریخ آمریکا در اورلاندو که در هفته گذشته اتفاق افتاد، توسط جوانی رقم خورد که در فیس بوک خود با خلیفه داعش بیعت کرده بود.
راهکار احتمالی دیگر داعش که می تواند بسیار خطرناک و آزار دهنده باشد، بالا بردن سطح خشونت ها و مجازات های اعمالی از سوی آن در مناطق محدود تحت کنترل و در قبال اسرای جنگی اش است. نسل کشی در گروه ها و اقلیت های قومی و مذهبی و کشتارهای دست جمعی از جمله راهکارهایی است که این گروه افراط گرا تاکنون برای پیشبرد اصول و منافع ایدئولوژیک خود و نیز ایجاد هراس و وحشت عمومی برای پذیرش اقتدار خود انجام داده است و احتمال گسترش آن نیز وجود دارد. همان گونه که در حال حاضر نیز طبق اعلام یک گروه تحقیق سازمان ملل، داعش علیه ایزدی های عراق و سوریه مرتکب نسل کشی شده و با شیطان پرست خواندن آنها هر گونه کشتار، آزار و به بردگی گرفتن آنها مجاز شمرده است.
بدین ترتیب به نظر می رسد عقب راندن نظامی داعش از شهرهای تحت اشغالش در عراق و سوریه هر چند موفقیتی بسیار بزرگ و امری لازم و ضروری برای باز گرداندن آرامش و ثبات در خاورمیانه است، اما به تنهایی کافی نیست. نابودی گروهی که در قالب شبکه ای کار کرده و با شستشوی مغزی هوادارانش در سراسر جهان حتی در بین شهروندان کشورهای غربی آنها را به اعمال خشونت و افراطی گری علیه بقیه اقلیت ها و مذاهب تشویق می کند، تنها در میدان جنگ امکان پذیر نیست. لازم است تا کشورهای مسلمان این منطقه به خصوص جمهوری اسلامی ایران که سیاست اصولی آن حمایت جدی از دولت ها و ملت های منطقه برای مقابله با داعش است، در حوزه فرهنگی و تمدنی نیز فعال شده و با ایجاد روشنگری و آگاهی نسبت به اسلام و فرهنگ انسانی آن، تبلیغات فکری و فرهنگی داعش را در مناطق مختلف به ویژه در کشورهای غربی بی ثمر سازند. هر چند همچون همیشه اقتصاد نیز راهکاری اساسی است و کاهش بیکاری و رونق فضای کسب و کار نیز از دیگر عواملی است که می تواند از جذب جوانان خاورمیانه به داعش جلوگیری کند.
با این وجود موفقیت های مکرر در عقب راندن داعش در عراق و سوریه نباید سبب غفلت از عواقب احتمالی این امر شود. داعش تنها یک گروه تروریستی مسلح نیست؛ بلکه نماینده یک طرز فکر و ایدئولوژی افراطی است که قرائت و تفسیری خشن از اسلام دارد و به خاطر نگرش های وحشیانه اش بر ضد سایر مذاهب اسلامی و اقلیت های دینی معروف است. این گروه حدود 25 تا 27 هزار عضو از کشورهای مختلف دارد و شبه جزیره عربستان، شمال آفریقا، اندلس تا خراسان بزرگ در نقشه ترسیمی آنها برای اعمال خلافتشان قرار دارد. همچنین منابع مالی سرزمین های اشغال شده به خصوص نفت و آثار باستانی، گروگانگیری و حمایت های مالی برخی از کشورهای منطقه از این گروه تروریستی سبب شده است تا داعش از نظر لجستیکی نیز در وضعیت مناسبی قرار بگیرد و از امکان گسترش حوزه نفوذ و عملکرد خود برخوردار باشد.
بنابراین صرف عقب راندن نظامی داعش از برخی شهرهای سوریه و عراق نباید به عنوان پیروزی مطمئن و نهایی در برابر این گروه تلقی شود. بلکه بر عکس شکست های این گروه افراطی می تواند به معنای خطرناک تر شدن آن و تلاش برای تغییر حوزه های عملکردی اش باشد. گسترش حوزه های نفوذ در کشورهای پر آشوب با شرایط دولت – ملت سازی ضعیف همچون لیبی، نیجریه، لبنان، یمن و افغانستان می تواند از جمله سیاست های جدید داعش برای جبران شکست های اخیرش در عراق و سوریه باشد. همچنین گسترش فعالیت های تروریستی در کشورهای امن و با ثبات به خصوص کشورهای غربی، می تواند از دیگر تاکتیک های این مار زخم خورده افراط گرا برای اثبات قدرت و حوزه نفوذش باشد. کمااین که بزرگترین حادثه تیراندازی تاریخ آمریکا در اورلاندو که در هفته گذشته اتفاق افتاد، توسط جوانی رقم خورد که در فیس بوک خود با خلیفه داعش بیعت کرده بود.
راهکار احتمالی دیگر داعش که می تواند بسیار خطرناک و آزار دهنده باشد، بالا بردن سطح خشونت ها و مجازات های اعمالی از سوی آن در مناطق محدود تحت کنترل و در قبال اسرای جنگی اش است. نسل کشی در گروه ها و اقلیت های قومی و مذهبی و کشتارهای دست جمعی از جمله راهکارهایی است که این گروه افراط گرا تاکنون برای پیشبرد اصول و منافع ایدئولوژیک خود و نیز ایجاد هراس و وحشت عمومی برای پذیرش اقتدار خود انجام داده است و احتمال گسترش آن نیز وجود دارد. همان گونه که در حال حاضر نیز طبق اعلام یک گروه تحقیق سازمان ملل، داعش علیه ایزدی های عراق و سوریه مرتکب نسل کشی شده و با شیطان پرست خواندن آنها هر گونه کشتار، آزار و به بردگی گرفتن آنها مجاز شمرده است.
بدین ترتیب به نظر می رسد عقب راندن نظامی داعش از شهرهای تحت اشغالش در عراق و سوریه هر چند موفقیتی بسیار بزرگ و امری لازم و ضروری برای باز گرداندن آرامش و ثبات در خاورمیانه است، اما به تنهایی کافی نیست. نابودی گروهی که در قالب شبکه ای کار کرده و با شستشوی مغزی هوادارانش در سراسر جهان حتی در بین شهروندان کشورهای غربی آنها را به اعمال خشونت و افراطی گری علیه بقیه اقلیت ها و مذاهب تشویق می کند، تنها در میدان جنگ امکان پذیر نیست. لازم است تا کشورهای مسلمان این منطقه به خصوص جمهوری اسلامی ایران که سیاست اصولی آن حمایت جدی از دولت ها و ملت های منطقه برای مقابله با داعش است، در حوزه فرهنگی و تمدنی نیز فعال شده و با ایجاد روشنگری و آگاهی نسبت به اسلام و فرهنگ انسانی آن، تبلیغات فکری و فرهنگی داعش را در مناطق مختلف به ویژه در کشورهای غربی بی ثمر سازند. هر چند همچون همیشه اقتصاد نیز راهکاری اساسی است و کاهش بیکاری و رونق فضای کسب و کار نیز از دیگر عواملی است که می تواند از جذب جوانان خاورمیانه به داعش جلوگیری کند.